ورلد بوک وبلاگی با مطالب جالب و کاربردی برای زندگی بهتر

ورلد بوک وبلاگی با مطالب جالب و کاربردی برای زندگی بهتر

امام علی(ع) : آدم عاقل کسی است که حتی یک نَفَس از عُمر خود را در چیزی که برایش سودی ندارد به هَدَر نمی دهد.هر روزی که بگذرد قسمتی از وجود تو را با خود میبرد

هر کس در روز جمعه رجب

00:26 1400/11/29 - یوری بویکا

رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند:

 در ماه رجب ۱۰ هزار یا هزار یا صد بار سوره توحید را بخوانید در خبر است هر کس در روز جمعه رجب صد بار سوره توحید را بخواند برایش در قیامت نوری باشد که او را به بهشت کشاند.

معراج مومن صفحه ۱۶۱

نقل شد از کانال تلگرامی به اسم کانال مذهبی راز قرآن به نشانی raz_quran@

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.

اَللهُمَّ بَارِک عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.


خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی، راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.
خداوندا بر محمد و آل محمد برکت نازل فرما، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم برکت نازل فرمودی، به راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.

خواص و ویژگیهای انار در احادیث و روایات
 

دوری از شیطان👇👇

1- پیامبر (صلی الله علیه و آله): هر کس یک انار بخورد، تا چهل روز شیطانِ خود را به خشم در آورده است.

بهترین میوه👇👇

2- امام صادق (علیه السلام): میوه ها صد و بیست گونه هستند که مهمترین آنها، انار است.

دوری از وسواس👇👇

3- امام على (علیه السلام): هر دانه انارى که در معده جاى مى گیرد، موجب زنده دلى و نورانى شدن نفس مى گردد و شیطان وسواس را تا چهل شب ، ضعیف مى گرداند.

 اعتدال مزاج👇👇

4- امام صادق (علیه السلام): چهار چیز، مزاج را معتدل مى کند: انار سورانی، بنفشه ، کاسنى و خرماى نارسى که پخته شود.

 ایمنی از بیماری👇👇

5- امام صادق (علیه السلام): هر کس قبل از خواب ، انار بخورد، جانش تا صبح در امان است .

انارِ کامل خوردن👇👇

6- یزید بن عبدالملک نوفلى نقل مى کند:
 نزد امام صادق رفتم. انارى در دست ایشان بود. به غلام خود دستور داد تا انارى هم به من بدهد. سپس فرمود: ((شریک شدن در هیچ چیز همانند شریک شدن در خوردن انار، براى من ناخوشایند نیست )). حضرت پس از خوردن انار، حجامت کرد و به من هم فرمود که حجامت کنم. من هم حجامت کردم. دوباره حضرت دستور داد تا انار بیاورند. سپس فرمود: هر مؤمنى که انار را به صورت کامل بخورد، خداوند شیطان را تا چهل روز از فروغ قلبش دور مى سازد. اگر دو انار بخورد تا صد روز دور مى گرداند؛ اگر سه انار بخورد، خداوند، شیطان را تا یک سال از فروغ دل او دور مى سازد. و اگر خداوند شیطان را براى یک سال از فروغ دل کسى دور کند، او دیگر گناه نمى کند. و اگر کسى گناه نکند به بهشت مى رود.

خونساز و تصفیه کننده👇👇

7- امام عسکرى (علیه السلام): پس از حجامت ، انار شیرین بخورید که خون را زیاد مى کند و موجب تصفیه آن مى گردد.

خوردن انار در روز جمعه و نورانیت قلب و رفع وسوسه

8- امام کاظم (علیه السلام): هر کس در روز جمعه ، در حال ناشتا یک انار بخورد قلبش تا چهل روز نورانى مى گردد؛ اگر دو انار بخورد، تا هشتاد روز؛ و اگر سه انار بخورد، تا صد و بیست روز. همچنین ، وسوسه شیطان از او دور مى گردد، و کسى که وسوسه شیطان از او دور گردد، دیگر گناه نمى کند و کسى که گناه نکند، وارد بهشت مى گردد.
 زیبایی فرزند و ازدیاد منی👇👇

9- امام رضا (علیه السلام): خوردن انار شیرین ، منى را زیاد مى کند و فرزند را زیبا مى گرداند.

خوردن انار به مثابه وعده شام👇👇

10- پیامبر (صلی الله علیه و آله): انار را با پوست سفید داخلى آن بخورید که شست و شو دهنده درون است.
 صعصعة بن صوحان نزد امیر مؤمنان رفت. حضرت مشغول خوردن شام بود. امام به او فرمود: (( نزدیک بیا و شام بخور)). صعصعه گفت : ((شام خورده ام )). امام ، نصفه انارى را که در کنارش بود، شکست و تکه اى از آن را به او داد و فرمود: ((آن را با پوست سفید داخلى اش بخور که زردى دندان و بدبویى دهان را از بین مى برد و نفس انسان را پاک مى کند.)

نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

چک کردن گوشی همسر چه حکمی دارد؟

00:09 1400/11/28 - یوری بویکا

سوال سرراست است. آیا همسران می‌توانند بدون اطلاع قبلی تلفن همراه همدیگر را چک کنند؟ خیلی‌ها در این زمینه بدون هیچ دلیل منطقی حق به جانب هستند و مطرح کردن همین سوال به ظاهر ساده را هم نمی‌پسندند. از نظر آن‌ها زندگی مشترک با رعایت حریم خصوصی همخوانی ندارد و زوج‌ها بی‌برو برگرد باید از جزییات زندگی و معاشرت‌های هم با دیگران با خبر باشند. اما آیا احکام شرعی این نظر را تایید می کنند؟

همان طور که ازدواج با کسی که به او علاقه‌مند هستید قرار است به زندگی شما رنگ و بویی از آرامش و عشق بدهد، رعایت حریم خصوصی و حفظ فردیت هم کماکان همین نقش را باید در زندگی مشترک ایفا کند. ازدواج به معنی ایجاد محدودیت برای زوج‌ها نیست. هیچ کس نمی‌تواند این ادعا را داشته باشد که زوج‌ها به هیچ عنوان نباید حرف های ناگفته داشته باشند. چه بسا گاهی برخی از همین حرف‌های نگفته باعث تحکیم بنیاد خانواده شود و این به شرایط زوج‌ها و زندگی خصوصی شان ارتباط مستقیم دارد. امروزه مجموعه‌ای از رد و نشان‌های معاشرت‌های روزمره در گوشی تلفن‌مان به راحتی قابل دسترس است. اما آیا به بهانه همسر بودن می‌توانیم بدون اجازه طرف مقابل‌مان از جزییات این گفتگوها و معاشرت ها باخبر شویم. در قرآن کریم و آداب و روایت‌های اسلامی همواره پرهیز از تجسس به ما گوشزد شده است. حال می‌خواهیم بدانیم که این پرهیز درباره همسر نیز مطرح است یا خیر.

 

حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی:

بدون رضایت جایز نیست

بسیاری از مراجع چک کردن بدون اجازه گوشی همسر را نوعی تصرف به حساب می‌آورند. همین نکته باید این زنگ خطر را برای زوج‌ها به صدا دربیاورد، چرا که تصرف بدون رضایت در اسلام از گناهان آشکار است و باید در هر شکل از آن پرهیز کرد. آیت الله صافی گلپایگانی در پاسخ به این سوال فرموده‌اند: این موارد جزو تصرف است و بدون رضایت جایز نیست.

 

حضرت آیت‌الله العظمی‌سیستانی:

جایز نیست

نظر آیت الله سیستانی در این باره قاطع و صریح است. ایشان درباره این استفتاء فرموده‌اند که این کار جایز نیست و زوج ها را دعوت به تقوا و همدلی با یکدیگر کرده‌اند.

 

حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی:

تنها با دلیل محکم خوف از معصیت جایز است

 

حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای:

بدون اذن و رضایت ایشان جایز نیست.

 

آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی:

تجسس در گوشی دیگران حرام است.  

تلفن همراه از وسایل شخصی هر انسان است. نظر آیت الله العظمی شبیری زنجانی در این باره با اندکی احتیاط و تمایز همراه است. ایشان در پاسخ به این سوال فرموده اند:«تصرف در اموال دیگری و تجسس در عیوب دیگران جایز نیست، مگر در فرض خوف معصیت مهم یا معرضیت نوعیه برای معصیت مهم.» حال سوال این است که هر ظنی می‌تواند حکم خوف از معصیت را داشته باشد؟ آیا هر ظنی در هر موقعیتی می‌تواند مجوزی برای این کار باشد. تبعات چک کردن تلفن همراه همسر چیست و زوج درمان‌ها در این باره چه نظری دارند؟

قرآن درباره تجسس چه توصیه‌ای دارد؟

آیه 12 از سوره حجرات آب پاکی را روی دست همه‌مان می‌ریزد. در این آیه صراحتا از کسانی که ایمان آورده‌اند می‌خواهد که از تجسس در امور دیگران برحذر باشند: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از بسیاری گمان‌ها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمان ها گناه است و هرگز در کار دیگران تجسس نکنید.» مفسران از این آیه این برداشت را داشته‌اند که ظن بی دلیل به دیگران و تهمت زدن ناروا به آن ها گناه است و تبعات بسیاری بدی برای شخص و دیگران دارد. تفحص در امور دیگران به ویژه آن هایی که خود شخص اراده بر پنهان‌سازی آنها دارد جایز نیست و نباید در صدد فاش کردن آنها برآییم.

تجسس به دلیل خوف معصیت در چه مواردی جایز است؟

اگر نشانه‌ها انکارناپذیر از گناه در رفتار یکی از زوجین باشد یا در گذشته یکی از زوجین سابقه‌ای از  بی وفایی و خیانت را در زندگی مشترک داشته باشد زمینه برای ایجاد این نوع خوف در طرف مقایل ایجاد می‌شود. در احادیث و روایات باز هم ابتدا به رد ظن بد سفارش شده است اما اگر این خوف با دلایل بسیار محکم همراه باشد تنها آن بخشی که اطمینان می‌رود در آن این معصیت نمایان باشد را می‌توان بررسی کرد. البته علمای عالی‌قدر همچنان تاکید بر گفتگو در این زمینه دارند و تصرف مال به بهانه این بررسی را جایز نمی‌دانند و اعلام می‌دارند که در صورت اقدام به این کار با یک ظن بد و بدون دلیل قاطع شخص دچار گناه تجسس در امور دیگران می‌شود.

زوج درمان ها چه می‌گویند؟

در بسیاری از موارد عدم اعتماد زوجین به یکدیگر تبعات منفی‌تری را در زندگی مشترک بوجود آورده است. در واقع تهمت بدون دلیل خود سرآغازی برای انجام آن عمل است و این خطر همواره یک زندگی مشترک را تهدید می‌کند. برای پرهیز از هر نوع ظن بود راهکارهایی به جز تجسس در امور یکدیگر وجود دارد. «دکتر زهره سیفی » زوج درمانگر در این باره توصیه هایی دارد: «متاسفانه بسیاری از زوج هایی که به کلینیک‌های زوج درمانی مراجعه می‌کنند در وهله اول مهارت گفتگو با یکدیگر را از دست داده‌اند. توصیه ما این است که زوج ها با فراهم کردن محیطی آرام با هم به گفتگو بپردازند. اگر دلسردی و ظن بدی دارند درباره آن حرف بزنند و دلیل بدهند و صراحتا پاسخ بگیرند.»

دکتر سیفی می‌گوید زوج‌ها با این رفتار به یکدیگر این پیام را می‌رسانند که هنوز برای هم مهم هستند و اولویت دارند: «همین گفتگوی بی‌پرده پیام‌های دلگرم کننده‌ای دارد. یعنی فردی بخشی از نگرانی خود را به دلیل علاقه به همسرش را مطرح می‌کند. همین نگرانی یعنی که به او و حفظ زندگی مشترک شان علاقه دارد و در آرامش باید این را به همسرش منتقل کند.»

این زوج درمان می‌گوید هیچ خانم یا آقایی با چک کردن مداوم و مخفیانه تلفن همسرش باعث تحکیم خانواده نشده است: «متاسفانه این موضوع جزو موارد شایع دلخوری همسران از یکدیگر است. خانم یا آقا به محض کوچک ترین ظنی به خودشان این اجازه را می‌دهند که حریم خصوصی همسران شان را نقض کنند. رعایت به فردیت و حریم خصوصی باعث آرامش و اعتماد بیشتر در زندگی مشترک است و اگر بخواهیم صریح باشیم باید به این موضوع اشاره کنیم که بروز چنین رفتارهای سوئی در بیشتر موارد به جای حفظ خانواده باعث از هم پاشیده شدن آن شده است. همان‌طور که اشاره شد همسران باید در این زمینه خوددار باشند. سوءظن را در خودشان از بین ببرند و اگر مورد آزار دهنده‌ای در رفتار همسرشان دیدند در یک موقعیت مناسب و در آرامش در باره آن به گفتگو بپردازند و سعی کنند اعتماد را به عنوان یک رکن اصلی در زندگی مشترک شان حفظ کنند.»

منبع: ایرنا زندگی

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَالعَن اَعدَائَهُم اَجمَعین

سخت ترین مصیبت کربلا از زبان امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف)

حضرت ولی‌ عصر "ارواحنا فداه" نسبت به سه مصیبت وارد شده بر حضرت سیدالشهداء علیه السلام حساسیت بیشتری دارند:

1- مصیبت عمه بزرگوارشان، حضرت زینب كبری (سلام‌ الله‌ علیها)

2- مصیبت عموی وفادارشان،حضرت اباالفضل‌العباس (علیه‌ السلام)

3- مصیبت عموی شش ماهه، حضرت علی‌اصغر (علیه‌ السلام)
 💔💔💔💔💔

حاج ملا سلطانعلی كه از جمله عبّاد و زهاد بوده است، می‌گوید:
 در عالم خواب به محضر والای امام زمان علیه السلام مشرف شدم و عرض كردم:

 مولا جان، آیا آنچه در زیارت ناحیه مقدسه با این عبارت ذكر شده، درست است كه می‌فرماید: 
"پس صبح و شب بر شما ندبه كرده و به جای اشك خون می‌گریم"صحیح است؟

فرمودند: بله. عرض کردم: آن مصیبت كه در آن به جای اشك خون گریه می‌كنید كدام است؟

 آیا مصیبت علی اكبر علیه
السلام است؟ 
فرمود: نه، اگر  علی اكبر زنده بود، او نیز در این مصیبت خون گریه می‌كرد.

گفتم: آیا مصیبت حضرت عباس علیه السلام است؟
 فرمودند: نه، اگر حضرت عباس هم در حیات می‌بود، در مصیبت آن خون میگریست.

گفتم: البته مصیبت حضرت سیدالشهدا علیه السلام است؟!
فرمودند: نه، حضرت سیدالشهدا هم اگر زنده می‌بود، در این مصیبت خون گریه می‌كرد.

پرسیدم پس آن مصیبت كدام است؟
 
فرمود: آن مصیبت اسیری عمه ام
 زینب سلام الله علیها است...

اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها..

منبع: احمد ‌قاضی زاهدی، شیفتگان حضرت مهدی، ‌ج 2، ص 144 ـ 145.
شیفتگان حضرت مهدی(عج)، ج 1، ص 251.

نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ

خداوندا به مقدار علمِ بی پایانت بر فاطمه و پدرش و شوهرش و فرزندانش و رازی که در او قرار داده شده، صلوات و درود بفرست

 

گریه جبرائیل بر مصائب حضرت زینب(سلام الله علیها)

روایت شده است که پس از ولادت حضرت زینب(سلام الله علیها) ، امام حسین(علیه السلام) که در آن هنگام کودک سه چهار ساله بود، به محضر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آمد و عرض کرد: خداوند به من خواهرى عطا کرده است. پیامبر(صلی الله علیه و آله) با شنیدن این سخن ، منقلب و اندوهگین شد و اشک از دیده فرو ریخت. حسین(علیه السلام) پرسید: براى چه اندوهگین و گریان شدى ؟

پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: اى نور چشمم ، راز آن به زودى برایت آشکار شود. تا اینکه روزى جبرائیل نزد رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آمد، در حالى که گریه مى کرد، رسول خدا(صلی الله علیه و آله) از علت گریه او پرسید، جبرائیل عرض کرد: این دختر (زینب) از آغاز زندگى تا پایان عمر همواره با بلا و رنج و اندوه دست به گریبان خواهد بود؛ گاهى به درد مصیبت فراق تو مبتلا شود، زمانى دستخوش ماتم مادرش حضرت زهرا(سلام الله علیها) و سپس پدرش امیر مومنان(علیه السلام) و سپس ماتم مصیبت جانسوز برادرش امام حسن(علیه السلام) گردد و از این مصایب دردناکتر و افزونتر اینکه به مصایب جانسوز کربلا گرفتار شود، به طورى که قامتش خمیده شود و موى سرش سفید گردد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) گریان شد و صورت پر اشکش را بر صورت زینب(سلام الله علیها) نهاد و گریه سختى کرد، زهرا(سلام الله علیها) از علت آن پرسید. پیامبر(صلی الله علیه و آله) بخشى از بلاها و مصایبى را که بر زینب(سلام الله علیها) وارد مى شود، براى زهرا(سلام الله علیها) بیان کرد.

حضرت زهرا(سلام الله علیها) پرسید: اى پدر! پاداش کسى که بر مصایب دخترم زینب(سلام الله علیها) گریه کند چیست؟ پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: پاداش او همچون پاداش کسى است که براى مصایب حسن و حسین (علیهماالسلام) گریه مى کند. 

منبع: کتاب ۲۰۰ داستان از فضایل ، مصائب و کرامات حضرت

نقل شده از کانال تلگرامی داستان و سخن بزرگان به نشانی dastangram@

سرِّ نی در نینوا می مانْد، اگر زینب نبود

کربلا در کربلا می ماند، اگر زینب نبود

چهره سرخ حقیقت بعد از آن طوفانِ رنگ

پشت ابری از ریا می ماند، اگر زینب نبود 

سالروز وفات اسوه صبر و استقامت حضرت زینب کبری سلام الله علیها بر رهروانش تسلیت باد.

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.

اَللهُمَّ بَارِک عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.


خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی، راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.
خداوندا بر محمد و آل محمد برکت نازل فرما، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم برکت نازل فرمودی، به راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.

براى اميرالمومنين علی عليه السلام نامه‏ اى از معاويه رسيد 

حضرت مهر نامه را شكست و قرائت كرد : " از طرف امير المومنين و خليفة‏ المسلمين ، معاويه بن ابى سفيان براى على :‏

 اى‏ على ! 
در جنگ جمل هر چه خواستى با ام المومنين‏ : عايشه و اصحاب رسول خدا : طلحه و زبير كردى‏ اكنون مهياى جنگ باش "

 حضرت جواب نامه را اينگونه نوشت:
از طرف عبدالله
تو به رياست‏ مى نازى و من به بندگى خداوند.
من
آماده جنگ‏ هستم به همان نشان كه " انا قاتل جدك و عمك و خالك : من همان قاتل پدربزرگ و عمو و دايى تو هستم "

 سپس نامه را مهر و امضاء فرمود و از شاگردانش كه در محضرش بودند ، پرسيد : كيست كه‏ اين نامه را به شام ببرد؟ 
كسى جواب نداد
دوباره حضرت سوالش را تكرار فرمود و اين بار طِرِمّاح از ميان جمعيت برخاست و عرض كرد : على‏ جان! من حاضرم‏. حضرت ضمن اينكه او را از متن‏ تند نامه آگاه كرد ، فرمود :

 طِرِمّاح !
 به شام كه‏ رفتى مواظب آبروى على باش‏ طرماح گفت : سمعاً و طاعة‏ً  آنگاه نامه را گرفت و بسوى شام حركت كرد. 

معاويه در باغ قصرش بود كه عمرو عاص خبر رسيدن‏ يكى از شاگردان على را به او رساند.

معاويه‏ فورا دستور داد كه بساطى رنگين پهن كنند تا شكوه آن طرماح را تحت تاثير قرار بدهد و او را به لكنت بيندازد دستور انجام شد. 

طِرِمّاح وقتى‏ وارد شد و آن فرشهاى رنگين و بساط مفصل را ديد ، بى اعتناء با همان كفشهاى خاك آلوده اش قدمها را بر فرشها گذاشت ، خود را به معاويه رساند و همانطور كه او بر مسندش لميده بود ، طرماح نيز لم داد و پاهايش را دراز كرد.

اطرافيان معاويه‏ به طرماح اعتراض كردند كه " پاهايت را جمع كن " اما او گفت : تا آن مردك ( معاويه ) پاهايش را جمع نكند ، من هم پاهايم را جمع نخواهم كرد. 

عمرو عاص به معاويه در گوشى گفت : اين مردى‏ بيابانيست و كافيست كه تو سر كيسه ات را كمى شل‏ كنى تا او رام بشود و لحنش را هم عوض كند. 

معاويه ضمن اينكه دستور داد تا سى هزار درهم‏ پيش طرماح بگذارند ، از او پرسيد : از نزد كه‏ به خدمت كه آمده اى ؟

طرماح گفت : از طرف خليفه‏ برحق ، اسدالله ، عين الله ، اذن الله ، وجه‏ الله ، اميرالمومنين على بن ابيطالب نامه اى‏ دارم براى امير فاسق فاجر ظالم خائن ، معاوية بن ابى سفيان‏ 

معاويه ناراحت از اينكه‏ سى هزار درهم نيز نتوانسته است كه اين شاگرد على عليه السلام را ساكت كند ، گفت : نامه را بده ببينم. 

، طرماح گفت : روى پاهايت مى ايستى ، دو دستت را دراز ميكنى تا من نامه على عليه‏ السلام را ببوسم و به تو بدهم‏.

معاويه گفت : نامه‏ را به عمرو عاص بده‏ 

طرماح گفت : اميرى كه ظالم‏ است ، وزيرش هم خائن است و من نامه را به خائنى‏ چون او نميدهم‏ 

معاويه گفت : نامه را به يزيد بده‏ 

طرماح گفت : ما دل خوشى از شيطان نداريم‏ چه رسد به بچه اش‏ 

معاويه پرسيد : پس چه كنيم ؟ 

طرماح گفت : همانكه گفتم‏

 بالاخره معاويه نامه‏ را گرفت و خواند بعد هم با ناراحتى تمام كاتبانش‏ را احضار كرد تا جواب نامه را اينگونه بنويسد " على ! عده لشكريان من به عدد ستارگان آسمان‏ است‏ مهياى نبرد باش "

 طرماح برخاست و گفت : من خودم جواب نامه ات را مى دهم‏:
 على عليه‏ السلام خود به تنهايى خورشيديست كه ستارگان تو در برابرش نورى نخواهند داشت‏ سپس خواست برود كه

 معاويه گفت " طرماح ! سى هزار درهمت را بردار و سپس برو "

  اما طرماح بى اعتناء به‏ حرف معاويه و بدون خداحافظى راه كوفه را در پيش‏ گرفت‏. 

معاويه رو به عمرو عاص كرد و گفت : حاضرم‏ تمام ثروتم را بدهم تا يكى از شما به اندازه‏ يكساعتى كه اين مرد از على طرفدارى كرد ، از من‏ طرفدارى كند.

 عمرو عاص گفت : بخدا اگر على به‏ شام بيايد ، من كه عمرو عاصم نمازم را پشت سر او ميخوانم اما غذايم را سر سفره تو ميخورم.

‏ ( الأختصاص ص ١٣٨)


رحمت خدا بر علی و یاران
اگر لذت بردی یک صلوات هدیه کن به امیرمومنان و شاگردش طِرِمّاح

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

خبر آمد خبری در راه است

نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@

 

پاداش احیا در شب های سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه رجب و روزه روزهای آن


رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود:

هر کس سه روز سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه رجب را روزه بگیرد و شب های این روزها را به شب زنده داری بپردازد، از دنیا خارج نمی شود مگر با توبه نصوح، و به ازای هر روزی که روزه گرفته باشد هفتاد گناه کبیره وی آمرزیده می شود ؛ هفتاد حاجت وی در هنگام فزع اکبر، هفتاد حاجت وی در هنگام خروج از قبر، هفتاد حاجت وی در هنگام سنجش اعمال در موقف میزان، و هفتاد حاجت وی در موقف عبور از صراط برآورده خواهد شد. (إقبال ‏الأعمال، ص156)

چرا دوره زمانی، از شب سیزدهم تا غروب پانزدهم هر ماه را ایام البِیض، نامیده اند؟

به سه روز سيزدهم، چهاردهم و پانزدهم هر ماه قمری، ايام‌البيض گفته می شود. در روايت ذيل، دليل اين نامگذاری و اهميت اين ايام در هر ماه بيان شده است.

زر بن حبيش میگوید: از ابن‌مسعود راجع به ايام‌البيض سؤال كرده و گفتم: سبب ناميدن اين ايام به «ايام‌البيض» چيست و چه شنيده‏ اى؟ ابن‌مسعود گفت: از نبى اكرم صلى‌ الله‌ عليه‌ و‌ آله شنيدم كه میفرمود: هنگامى كه حضرت آدم عليه‌السلام عصيان پروردگارش را نمود، منادى از عرش ندا داد: اى آدم! از جوار رحمت من بيرون شو، زيرا كسى كه عصيان مرا كند در جوار من جای نخواهد داشت. حضرت آدم گريست و فرشتگان نيز گريستند، پس حق عزّوجل جبرئيل را نزد حضرت آدم فرستاد. جبرئيل حضرت آدم را در حالى كه سر تا پا سياه شده بود به زمين فرود آورد. فرشتگان وقتى حضرت آدم عليه‌السلام را با اين هيئت ديدند به ضجّه در آمده و گريستند و سخت ناليده و به درگاه حق تعالى عرضه داشتند: پروردگارا! مخلوقى را آفريدى و از روح خود در او دميدى و فرشتگانت را به سجده كردنش امر نمودى، حال با يك گناه رنگ سفيدش را به سياهى مبدل فرمودى! منادى از آسمان ندا كرد: ای آدم! امروز را براى پروردگارت روزه بگير. حضرت آدم عليه‌السلام آن روز را كه موافق با روز سيزدهم از ماه بود روزه گرفت، پس يک سوم از سياهى حضرت آدم محو و زائل گشت. سپس منادى در روز چهاردهم نداء كرد: امروز را براى پروردگارت روزه بگير. حضرت آدم عليه‌السلام آن روزه را هم روزه گرفت و يک سوم ديگر از سياهى زائل گرديد. روز پانزدهم باز منادى نداء كرد و حضرتش را به گرفتن روزه دعوت نمود. حضرت آدم آن روز را هم روزه گرفت و يک سوم ديگرش نيز سفيد گشت ‏و بدين ترتيب تمام سياهى او زائل گرديد، و به همين دليل اين ايام به ايام ‌البيض موسوم شد، زيرا در همين ايام حق تعالى سفيدى حضرت آدم را به وى بازگرداند. سپس منادى از آسمان ندا كرد: اى آدم! اين سه روز را براى تو و فرزندانت قرار دادم. كسى كه اين ايام را در هر ماه روزه بدارد گويا تمام دهر را روزه گرفته است.(بحارالأنوار، ج 97، ص97به نقل از علل الشرایع) 

نقل شده از کانال تلگرامی قُــرآنِ کـَـریــم به نشانی quran_karimee@

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

در وادی یابس چه گذشت؟

20:22 1400/11/25 - یوری بویکا

احسن القصص
داستانهای بحارالانوار

در وادی یابس چه گذشت؟

ابوبصیر می گوید:

از امام صادق عليه‌السلام در مورد سوره والعادیات پرسیدم،
 امام عليه‌السلام فرمود: این سوره در ماجرای وادی یابس (بیابان خشک) نازل شده است. پرسیدم: قضیه وادی یابس از چه قرار بود؟

امام صادق عليه‌السلام فرمود:

در بیابان یابس دوازده هزار نفر سواره نظام بودند، با هم عهد و پیمان محکم بستند که تا آخرین لحظه، دست به دست هم دهند و حضرت محمد صلى‌ الله‌ عليه‌ و آله و علی عليه‌السلام را بکشند.

جبرئیل جریان را به رسول خدا صلى‌ الله‌ عليه‌ و آله اطلاع داد. حضرت رسول صلى‌ الله‌ عليه‌ و آله نخست ابوبکر و سپس عمر را با سپاهی چهار هزار نفری به سوی ایشان فرستاد که البته بی نتیجه بازگشتند.

پیامبر صلى‌ الله‌ عليه‌ و آله در مرحله آخر علی عليه‌السلام را با چهار هزار نفر از مهاجر و انصار به سوی وادی یابس رهسپار نمود. حضرت علی عليه‌السلام با سپاه خود به طرف بیابان خشک حرکت کردند.

به دشمن خبر رسید که سپاه اسلام به فرماندهی علی عليه‌السلام روانه میدان شده اند. دویست نفر از مردان مسلح دشمن به میدان آمدند. علی عليه‌السلام با جمعی از اصحاب به سوی آنان رفتند. هنگامی که در مقابل ایشان قرار گرفتند. از سپاه اسلام پرسیده شد که شما کیستید و از کجا آمده اید و چه تصمیمی دارید؟ علی عليه‌السلام در پاسخ فرمود:

من علی بن ابی طالب پسر عموی رسول خدا، برادر او و فرستاده او هستم، شما را به شهادت یکتایی خدا و بندگی و رسالت محمد صلى‌ الله‌ عليه‌ و آله دعوت می کنم. اگر ایمان بیاورید، در نفع و ضرر شریک مسلمانان هستید.

ایشان گفتند:

سخن تو را شنیدیم، آماده جنگ باش و بدان که ما، تو و اصحاب تو را خواهیم کشت! وعده ما صبح فردا.

علی عليه‌السلام فرمود:

وای بر شما! مرا به بسیاری جمعیت خود تهدید می کنید؟ بدانید که ما از خدا و فرشتگان و مسلمانان بر ضد شما کمک می جوییم: (ولا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم)

دشمن به پایگاههای خود بازگشت و سنگر گرفت. علی عليه‌السلام نیز همراه اصحاب به پایگاه خود رفته و آماده نبرد شدند. شب هنگام، علی عليه‌السلام فرمان داد مسلمانان مرکب های خود را آماده کنند و افسار و زین و جهاز شتران را مهیا نمایند و در حال آماده باش کامل برای حمله صبحگاهی باشند.

وقتی که سپیده سحر نمایان گشت، علی عليه‌السلام با اصحاب نماز خواندند و به سوی دشمن حمله بردند. دشمن آن چنان غافلگیر شد که تا هنگام درگیری نمی فهمید مسلمین از کجا بر آنان هجوم آورده اند. حمله چنان تند و سریع بود، قبل از رسیدن باقی سپاه اسلام، اغلب آنان به هلاکت رسیدند. در نتیجه، جمعی اسیر شدند و اموالشان به دست مسلمین افتاد.

جبرئیل امین، پیروزی علی عليه‌السلام و سپاه اسلام را به پیامبر صلى‌ الله‌ عليه‌ و آله خبر دادند. آن حضرت بر منبر رفتند و پس از حمد و ثنای الهی، مسلمانان را از فتح مسلمین باخبر نموده و فرمودند که تنها دو نفر از مسلمین به شهادت رسیده اند!

پیامبر صلى‌ الله‌ عليه‌ و آله و همه مسلمین از مدینه بیرون آمده و به استقبال علی عليه‌السلام شتافتند و در یک فرسخی مدینه، سپاه علی عليه‌السلام را خوش آمد گفتند. حضرت علی عليه‌السلام هنگامی که پیامبر را دیدند از مرکب پیاده شده، پیامبر صلى‌ الله‌ عليه‌ و آله نیز از مرکب پیاده شدند و میان دو چشم (پیشانی) علی عليه‌السلام را بوسیدند. مسلمانان نیز مانند پیامبر صلى‌ الله‌ عليه‌ و آله ، از علی عليه‌السلام قدردانی می کردند و کثرت غنایم جنگی و اسیران و اموال دشمن که به دست مسلمین افتاده بود را از نظر می گذراندند.

در این حال، جبرئیل امین نازل شد و به میمنت این پیروزی سوره (عادیات) به رسول اکرم صلى‌ الله‌ عليه‌ و آله وحی شد:

( وَالْعَادِيَاتِ ضَبْحًا ﴿ ١ ﴾ فَالْمُورِيَاتِ قَدْحًا ﴿ ٢ ﴾ فَالْمُغِيرَاتِ صُبْحًا﴿ ٣ ﴾ فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا ﴿ ٤ ﴾ فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا... ) (۱۳)

اشک شوق از چشمان پیامبر صلى‌ الله‌ عليه‌ و آله سرازیر گشت، و در اینجا بود که آن سخن معروف را به علی عليه‌السلام فرمود:

(اگر نمی ترسیدم که گروهی از امتم، مطلبی را که مسیحیان درباره حضرت مسیح عليه‌السلام گفته اند، درباره تو بگویند، در حق تو سخنی می گفتم که از هر کجا عبور کنی خاک زیر پای تو را برای تبرک برگیرند!)

نقل شده از کانال تلگرامی داروخانه معنوی به نشانی Manavi_2@

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَالعَن اَعدَائَهُم اَجمَعین

چند دقیقه با امام علی علیه السلام

- برکت مال به زکات دادن است،
- برکت عمر در کار نیک است،
- ورود دستهای زیاد در سفره برکت است،
- هوشیاری و زیرکی خود را در ترک گناه قرار ده،
- فروتنی انسان به کرم اوست،
- رخنۀ دین به مرگ علماء است،
- جمال انسان به حلم است،
- زیبایی سخن به کوتاهی و اختصار است،
- همنشین نیک غنیمت است،
- نقل حدیث موجب نسبت پیدا کردن با پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است،
- عیب علم، خودپسندی است،
- شفای قلب به قرآئت قرآن است،
- صلاح دین به تقواست، و فسادش به طمع،
- روشنی دل از خوردن حلال است،
- اطاعت خدا غنیمت است،
- افتخار به فضیلت به(بهتر) از فخر به نژاد است،
- حرص، قاتل حریص است،
- طراوت و خرمی چهره در راستگویی است،

منبع:کتاب نصایح، مؤلف: حضرت آیت الله مشکینی، مترجم: آیت الله احمد جنتی.

نقل شده از کانال تلگرامی عالم پس از مرگ به نشانی Pas_As_Marg@

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ

خداوندا به مقدار علمِ بی پایانت بر فاطمه و پدرش و شوهرش و فرزندانش و رازی که در او قرار داده شده، صلوات و درود بفرست

این متن را باید طلا گرفت 

19:35 1400/11/25 - یوری بویکا

این متن را باید طلا گرفت 

"خانه پدر و مادر"
بعد از خانه خدا،تنها خانه ای است که:
روزی ده ها بار می توانی بروی بدون دعوت
و هر بار صاحب خانه از دیدنت خوشحال و خوشحال تر می شود.
خانه ای که برای رفتن نیازی به دعوت ندارد
خانه ای که حتی خودت می توانی کلید بیندازی و وارد شوی
خانه ای که همیشه چشمانی مهربان به در دوخته تا تورا ببینند
خانه ای که یاد آور آرامش کودکانه توست
خانه ای که حضورت و نگاهت به پدر و مادر عبادت محسوب می شود و گفتگویت با آنها ذکر الهی است
خانه ای که اگر نروی دل صاحبخانه میگیرد و غمگین می شود.
خانه ای که قهر با آن ، قهر با خداست!
خانه ای که دو تا شمع سوخته اند تا روشنی به ما بدهند و تا وقتی سوسو میزنند، شادی و حیات در وجودت جریان دارد.
خانه ای که سفره هایش خالص و بی ریاست
خانه ای که وقتی خوردنی آوردند اگر نخوری ناراحت و دلشکسته می شوند
خانه ای که همه بهترین هایش با خنده و شادمانی تقدیم تو می شود
خانه ای که .........

چقدر خانه والدین به خانه خدا شباهت دارد

"قدر این خانه ها را بدانیم"
"قدر این فرشته های آسمانی را بدانیم"
شاید خیلی زودتر از آن که فکر کنیم
 دیر می شود.

 تقدیم به همه اونایی که 
به این خانه عشق می ورزند ... 

نقل شده از کانال تلگرامی عالم پس از مرگ به نشانی Pas_As_Marg@

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.

اَللهُمَّ بَارِک عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.


خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی، راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.
خداوندا بر محمد و آل محمد برکت نازل فرما، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم برکت نازل فرمودی، به راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.