سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
https://s2.uupload.ir/files/zahra1_vo1h.jpg
مسابقه خطاطی بین پسرها برگزار شده است. داور مسابقه هم مادر است. مادر حواسش هست که پسر کوچک نباید احساس ضعف کند و پسر بزرگ هم نباید غرورش بشکند. گردنبندش را از گردن باز می کند و مهره های آن را روی زمین می ریزد. به پسرها می گوید هر کدام مهره بیشتری جمع کند او برنده مسابقه خطاطی است. حالا دیگر مجبور نیست از بین پسرها یکی را انتخاب کند.
https://s2.uupload.ir/files/zahra2_6ocg.jpg
همیشه به وقت صدا کردن بچه ها می گردد دنبال کلمات قشنگ. همیشه حواسش هست قبل از بردن نامشان محبت ریخته باشد در کلامش. پسر کوچکش، حسینش آمده است پیشش، به مادر سلام می دهد و فاطمه (سلام الله علیها) می گوید: «سلام پسرک من! نور چشم من! میوه ی دلم!»
https://s2.uupload.ir/files/zahra3_5ocz.jpg
در خانه کوچک علی (علیه السلام) وقتی به نماز می ایستد نورش برای فرشته های آسمان مانند نور ستاره هاست برای اهل زمین، شبیه پر نورترین ستاره! خدا به فرشته هایش می گوید: «فاطمه من را نگاه کنید، سرور بندگان من است. بند بند بدنش از خوف من می لرزد و با قلب خاشع به عبادت من آمده است.»
https://s2.uupload.ir/files/zahra4_7pbj.jpg
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از جمع مسلمانان در مسجد می پرسد: «چه روشی برای زندگی بانوان بهتر است؟» همگی از جواب عاجزند. سلمان به خانه فاطمه (سلام الله علیها) می آید و همین را می پرسد. فاطمه (سلام الله علیها) پاسخ می دهد: «بهترین چیز برای زن آن است که مرد نامحرمی را (به غیر ضرورت) نبیند و هیچ مرد نامحرمی هم او را نبیند.»
https://s2.uupload.ir/files/zahra5_apfg.jpg
جنگ احزاب است و مدینه در محاصره. بانو برای بچه هایش نان تازه پخته، دلش نمی آید بدون رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نان را بخورند، برای همین به خط مقدم جبهه، پیش پدر می رود. پدر با صدایی خسته می گوید: «این اولین غذایی است که بعد از سه روز می خورم.»
https://s2.uupload.ir/files/zahra6_nm46.jpg
یا «ابالحسن!»....
علی (علیه السلام) بر می گردد تا ببیند فاطمه (سلام الله علیها) چرا صدایش کرده است. آداب زندگی را از پدر آموخته و می داند اگر بنا باشد بقیه به همسرش احترام بگذارند خودش باید آغازگر آن باشد. همیشه علی (علیه السلام) را به رسم عرب، برای احترام با کنیه اش صدا می زند.
https://s2.uupload.ir/files/zahra7_x32c.jpg
فاطمه (سلام الله علیها) زمان ناخوشی پدر، بیش از همه گریه می کرد، تا اینکه پدر به او گفت : «تو اولین کسی که در بهشت به من ملحق می شوی.» با این جمله آرامش به جان فاطمه (سلام الله علیها) نشست و لبخند زد. دردانه پیامبر (صلی الله علیه و آله) بعد از رحلت پدر، یک دریا اشک ریخت و مردم به جای آرام کردن او، شکایت کردند که یا شب گریه کن یا روز. از آن به بعد بانو به بقیع می رفت و گریه می کرد.
https://s2.uupload.ir/files/zahra8_h6gg.jpg
فاطمه (سلام الله علیها) به سختی چشمانش را باز می کند. درد سراسر بدنش را گرفته. خانه هنوز پر از دود است و فضه با چشمان گریان، بالای سرش نشسته است. قبل از اینکه سراغی از حسن و حسین (علیهما السلام) بگیرد، حتی قبل از اینکه برای محسنش سوگواری کند؛ نام امامش را صدا می زند. سراغ از علی (علیه السلام) مظلوم می گیرد و وقتی خبردار می شود که او را به مسجد برده اند، تمامی درد و رنج هایش را از یاد می برد و بی درنگ به سمت مسجد می رود. تهدید فاطمه (سلام الله علیها) در مسجد، جان علی (علیه السلام) را نجات می دهد. جان امام زمانش را.
https://s2.uupload.ir/files/zahra9_bld6.jpg
حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها:
أنَّى تُؤْفَكُونَ؟ وَ كِتَابُ اَللَّهِ بَيْنَ أَظْهُرِكُمْ، أُمُورُهُ ظَاهِرَةٌ، وَ أَحْكَامُهُ زَاهِرَةٌ، وَ أَعْلاَمُهُ بَاهِرَةٌ
شما را کجا به بیراهه می برند؟ درحالی که کتاب خدا (قرآن) میان شماست، امور قرآن آشکار است، احکامش درخشان است و نشانه های آن فروزنده.
(از خطبه فدکیه) - بحارالأنوار ج29 ص220
سالروز شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها بر شما تسلیت باد
نقل شده از کانال تلگرامی راز قرآن به نشانی raz_quran@
اَللهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
خداوندا به مقدار علمِ بی پایانت بر فاطمه و پدرش و شوهرش و فرزندانش و رازی که در او قرار داده شده، صلوات و درود بفرست
#حضرت زهرا
#سبک زندگی حضرت زهرا
#حضرت فاطمه
#سبک زندگی حضرت فاطمه
#جنگ احزاب
#قبرستان بقیع