جهت دریافت حدیث هفته برروی اشتراک خبرنامه کلیک کنید.
25 شوال سالروز شهادت ششمین خورشید ولایت ، رئیس مذهب جعفری حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) بر عموم شیعیان جهان تسلیت باد.
مدينه و قيامت عظيم
امام كاظم (علیه السلام) فرموده است : من جنازهي پدرم را با دو قطعه جامهي احرام ـ كه موقع احرام ميپوشيد ـ كفن پوشاندم و عمّامهاي هم كه از امام سجّاد (علیه السلام) مانده بود ـ بر سرش بستم...
در كربلا آيا كفن به غير بوريا نبود كه پيكر مولاي عزيزمان حسين(علیه السلام) را در آن بپوشانند؟! نه تنها كفن نكردند، بلكه آن پيراهن چسبيده به تنش را هم از بدن غرق در جراحتش بيرون كشيدند....!
در مدينه روز بيست و پنجم شوّال در تشييع جنازهي امام صادق(علیه السلام)غوغا شد و رستاخيز عظيم بهوجود آمد امّا در كربلا نه تنها از جنازهي حسين عزيز(علیه السلام)تشييع نكردند بلكه پسر نانجيب سعد دستور داد اسبها را نعل تازه زدند و...
وَ اَنَا السِّبْطُ الَّذِي مِنْ غَيْرِ جُرْمٍ قَتَلُونِي
وَ بِجُردِ الْخَيْلِ بَعْدِ الْقَتْلِ عَمْداً سَحَقُونِي
مدينه چند روز قيامتي عظيم به خود ديده است، يكي از آنها روزي بود كه پيكر پاك و مقدّس امام صادق(علیه السلام)روي دوش مردم به سمت بقيع ميرفت تا به خاك سپرده شود؛ از غوغا و ازدحام جمعيّت تشييع كننده، رستاخيزي عظيم بهوجود آمده بود. در آن ميان شاعري از دوستداران اهل بيت(علیهم السلام)با دلي سوخته و چشمي گريان مي گفت:
اَ تَدْرُون ماذا يحْمِلُونَ اِلَي الثَّرَي
بثيراً ثَوَي مِنْ رَأسِ عُلْيا شاهِقٍ
آيا ميدانيد مردم، چه پيكر پاك و مقدّسي را روي دوش گرفته ميبرند خاكش كنند، درياي علم و قدس و طهارت فرود آمده از بلندترين قلّهي عزّ و جلال كرامت.
غَداةًَ حَثَي الحاثُون فَوْقَ ضَريِحِهِ
تُـراباً وَ اَوْلَي كـانَ فَوقَ الْـمَفارِقِ
صبحگاهي خاك روي بدني ريختند كه اي كاش، آن خاك بر سر آدميان ريخته ميشد.
يك روز ديگري هم مدينه به خود ديد كه قيامتي برپا شد و آه و ناله و افغان از زمين و آسمان برخاست؛ آن روزي بود كه كاروان اسيران كربلا از شام به مدينه باز ميگشتند. يكي جامهي سياه بر تن كرده روي اسب نشسته بود و پرچم سياه به دست گرفته ميان كوچههاي مدينه ميگشت و نالهكنان و اشكريزان ميگفت:
يا اَهْلَ يَثْرِبَ لا مُقامَ لَكُمْ بِها
قُتِلَ الْحُـسَين فَاَدْمُعِي مِدْرارُ
اَلْجِسْمُ مِنْهُ بِكَربَلاء مُضَرَّجٌ
وَ الرَّأسُ مِنهُ عَلَي الْقَناةِ يُدارُ
اي اهل مدينه ديگر مدينه جاي ماندن نيست، حسين شما را كشتند و پيكر آغشته به خونش را در كربلا گذاشتند.سر بريدهاش را در بيابانها و شهرها چرخاندند.
يقين به ولايت،راز قبولي اعمال نزد خداوند متعال(فرمایش امام صادق (علیه السلام) )
پاسخ پرمعناي امام صادق (علیه السلام) به منصور عباسي
قطره ای از فضائل و مناقب حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام)
دستورالعمل امام صادق (علیه السلام) براي شيعيان
نياز هموارهي انسانهاي سعادت طلب به سه نفر(فرمايش امام صادق (علیه السلام) )
بشارت امام صادق (علیه السلام) به شیعیان
پرسش از امام صادق (علیه السلام)در خصوص خلود در بهشت و جهنم
کسی که خدا را معصیت می کند ، خدا را دوست ندارد. فرمایش امام صادق (علیه السلام)
سفارش امام صادق (علیه السلام) به عبدالرّحمن بن سيّابه
نتيجهي دلبستگي به غير خدا: ناكامي و ذلّت و (فرمایش امام صادق (علیه السلام) در این خصوص
دزدی که اموال مسروقه را صدقه میداد !!! و نهی از منکر امام صادق (علیه السلام) نسبت به این شخص جاهل
نعمت سعادتآفرين ولايت اهلبيت عصمت و طهارت(عليهم السلام) {بیان نورانی امام صادق (علیه السلام) }
از خدا بخواهید از بهشت بیرونتان نکند !!! ( فرموده امام صادق (علیه السلام) به یکی از شیعیان )
پاسخ محكم حضرت امام صادق (علیه السلام) به تناقضيابي ابن ابي العوجاء
رسیدگی امام صادق (علیه السلام) به مستمندان
سفارش های امام صادق (علیه السلام)
ولایت و محبت اهلبیت (علیهم السلام)شامل حالمان نمی شود مگر با داشتن ورع و تقوا
دستورالعمل جامع از امام صادق(علیه السلام) در باب حجّ
تسلیم نسبت به خواست خداوند
در اثر سمی که به حضرت امام صادق (ع) داده بودند بدن شریفش به قدری ضعیف شده بود که یکی از اصحاب وقتی خدمتش رسید دید از بدن فقط اسکلتی باقیمانده است لذا زار زار گریست ، امام (ع) فرمود چرا گریه می کنی ؟ عرض کرد : آقا چرا ناراحت نباشم و حال آنکه شما را به این حال می بینم ، امام (ع) فرمود : مومن اگر برایش این طور پیش بیاید که بدنش قطعه قطعه شود خیر او است و اگر چنین پیش آید که مالک دنیا شود ، باز خیر او است لذا هیچ وقت در پیش آمدهای دنیا نباید به خودش اندوه راه بدهد هر نوع صدمه ای که ببیند ، به هرچه خدا خواسته است دلخوش باشد مومن هر صدمه ای که ببیند نسبت به اجرهائیکه خداوند به او می دهد نباید ناراحت باشد لذا باید به خواست خداوند تسلیم باشد.
وصیت به صله رحم از ثلث
حضرت امام صادق (ع) در ضمن وصیتش فرمود : هفتاد دینار به پسر عمویش حسن افطس و فلان مبلغ به دیگری از بنی اعمامش.مستحب است انسان به ارحامش که از او ارث نمی برند چیزی از ثلث خودش را وصیت کند که به آنها بپردازند ، حضرت صادق (ع) هم این طور وصیت فرمود. یکی از اصحاب عرض کرد آقا این کسی که هفتاد دینار برایش وصیت فرموده اید همانست که در آن روز به شما ستیز کرد به قسمی که بر روی شما کارد کشید حالا شما سفارش می فرمائید به او پول بدهند ؟ امام فرمود آیا نمی خواهی که من از کسانی باشم که خداوند آنها را مدح فرموده که صله رحم می کنند { وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَ يخَْشَوْنَ رَبهَُّمْ وَ يخََافُونَ سُوءَ الحِْسَاب ، سوره رعد آیه 21 } من باید صله رحم کنم چه کار دارم که او قطع کرده یا وصل ، من نباید قطع رحم کنم هر چند رحم من از من ببرد ، او روی امام کارد کشید اما امام این طور صله فرمود ، آنگاه فرمود بوی بهشت تا دو هزار سال راه به مشام می رسد اما هر کسی که عاق والدین یا قاطع رحم باشد بوی بهشت را هم نمی شنود ، ای کسی که عاق والدین هستی قاطع رحم هستی بوی بهشت را هم نمی شنوی تا چه رسد به اینکه بهشت را ببینی. جمعه و نماز یا جهاد هفتگی به ضمیمه ولایت حضرت علی (ع) و ائمه اطهار { از تالیفات شهید آیت الله دستغیب (ره) } صفحه 70 الی 71
امام صادق (ع) هنگام وفات
ابوبصیر می گوید : وقت وفات امام صادق (ع) در مدینه نبودم در مسافرت بودم ، از مسافرت که برگشتم ، شنیدم رئیس مذهب ما ، اما صادق (ع) از دنیا رحلت فرموده است.
آمدم در خانه امام صادق (ع) در زدم که به بی بی ام حمیده تسلیت بگویم ، به بی بی گفتم در مدینه نبودم رئیس مذهب از دنیا رفت ، بفرمائید در این چند روز آخر که من نبودم حضرت حرف تازه ای هم زد که نشنیده باشم ، بی بی ام حمیده فرمود : مطلب مهمی امام صادق (ع) گفت ، روزهای آخر امام صادق (ع) دستور دادند قوم و خویشاوندان جمع شوند وقتی که جمع شدند فرمود ای خویشاوندان : به خدا قسم اِنَّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُستَخِّفاً باِلصَّلوةِ { منتهی الآمال }. فردای قیامت به شفاعت ما خانواده نخواهد رسید کسی که در دنیا نمازش را سبک شمارد ، حضرت نمی فرماید کسی که نماز نخواند به شفاعت ما نمی رسد بلکه می فرماید کسی که نماز را سبک شمارد به شفاعت ما خانواده نمی رسد! برگرفته از سخنرانی های شهید شیخ احمد کافی (ره) ؛ گفتار وعّاظ جلد 4 صفحه 268
مردي از اصحاب حضرت امام صادق (ع) براي نشان دادن كمال معرفت خود در حقّ امام، به ايشان عرض كرد :
يابن رسول الله ! اگر شما اين انار را از اين درخت بچينيد و بعد دو نيمهاش كنيد و بگوييد، اين نيمهاش حرام است و نيمهي ديگرش حلال،من نمي گويم چرا ؟! مي پذيرم زيرا من گفتار امام را مبتني بر وحي و الهام الهي ميدانم و لذا وظيفهاي جز پذيرش آن ندارم.
عزّت و جلال معنوي امام صادق(ع)
به تناسب ايام عرض مي شود منصور دوانيقي حاكم جبّار عبّاسي كه نمي توانست عزّت و عظمت و محبوبيّتي را كه امام صادق (ع) در ميان مردم داشت، تحمّل كند، از طرق گوناگون مي كوشيد شخصيّت علمي و معنوي آن حضرت را بشكند ولي موفّق نمي شد.عاقبت تصميم به قتل آن حضرت گرفت.به نقل مرحوم علاّمهي مجلسي (رض) صد نفر از اعاجم (مردمي كه زبان عربي را نمي فهميدند) و امام را نمي شناختند ، از يك منطقهي دور از بلاد اسلامي استخدام كرد و آنها را مورد مهر و محبّت خود قرار داد و از همه گونه لذائذ كاميابشان گردانيد و پس از مدّتي آنها را به دربار و كاخ اختصاصي خويش احضار كرد و به وسيلهي مترجم به آنها فهماند كه من دشمني دارم و امشب پيش من خواهد آمد.از شما مي خواهم آماده باشيد،تا وارد شد او را بكشيد و قطعه قطعهاش كنيد.
آنها همه شمشير به دست آمادهي امتثال فرمان شده و ايستادند ؛ آنگاه او مأموري فرستاد و امام را احضار كرد.آنها تا چشمشان به امام افتاد،شمشيرها را از دست انداختند و پيش پاي امام به زمين افتادند.در حالي كه نالهي آرامي داشتند صورت خود را خاضعانه به زمين نهادند.منصور از ديدن اين صحنه سخت ترسيد و به امام گفت: اي مولاي من! چه شده كه ياد ما كرده و به اين وقت از شب پيش ما تشريف آورده ايد ؟ امام فرمود : تو احضارم كردهاي آمدهام.گفت: مأمور اشتباه كرده،اينك قدم به چشم من نهادهايد.از امام تجليل فراوان كرد و امام مراجعت فرمود.پس از رفتن حضرت رو به آن اعاجم كرد و به وسيلهي مترجم پرسيد: شما چرا طبق فرمان عمل نكرديد؟ گفتند: تو دستور قتل كسي را به ما داده اي كه ما جز او وليّ و سرپرست ديگري براي خود نمي شناسيم.او هر روز به ما سر مي زند و همچون پدر نسبت به فرزند از ما دلجويي مي كند.آيا مي شد دست ما به سوي او به قصد كشتن دراز شود؟!
منصور كه از اين راه تيرش به سنگ خورده بود آنها را شبانه به محلشان برگردانيد و خود در مقام مسموم ساختن امام برآمد و عاقبت امام صادق(ع) روز25 شوّال سال148 هجري قمري، مسموماً به شهادت رسيد.
سؤال طبيب نصراني از امام صادق(ع)
طبيب نصراني خدمت امام صادق (ع) عرض كرد :
(اَفي كِتابِ رَبِّكُمْ اَم فِي سُنَّة نَبِيِّكُمْ شَيْءٌ مِنَ الطِّبِّ)؛
«آيا در كتاب خداي شما و در سنّت پيامبر شما چيزي از طبّ هم گفته شده است»؟
امام(ع) فرمود :
(اَمّا في كِتابِ رَبِّنا فَقَوْلُهُ تَعالَي{ كُلُوا وَاشْرَبوُا وَ لا تُسْرِفُوا{ )؛
«امّا در كتاب خداي ما [قرآن] يك جمله آمده است؛بخوريد و بياشاميد و زياده روي نكنيد».
(وَ اَمّا في سُنَّة نَبِيِّنا الْاِسْرافُ فِي الْاَكْلِ رَأسُ كُلَّ داءٍ وَ الْحَمِية مِنْهُ اَصْلُ كُلِّ دَواءٍ)؛
«در سنّت پيامبر ما هم آمده: زياده روي در خوردن، سرچشمهي همهي دردها و پرهيز از خوردن،سرچشمهي همهي داروهاست».
طبيب نصراني برخاست و گفت:
(وَ اللهِ ما تَرَكَ كِتابُ رَبِّكُمْ وَ لا سُنَّة نَبِيِّكُمْ مِنَ الطِّبِّ شَيْئاً لِجالينوُس)؛
«به خدا قسم، قرآن و سنّت پيامبر شما چيزي براي جالينوس در طبّ باقي نگذاشته است».
يعني آنچه در امر بهداشت لازم بوده گفته و ريشهي اصلي درد و درمان را نشان دادهاند. اين نمونهاي است از اين كه پيشوايان ديني ما دربارهي همه چيز دستورالعمل دارند.
همهي شيعيان غني هستند
مردي از شيعه خدمت امام صادق (ع) آمد و عرض كرد:آقا،من فقير شدهام. امام فرمود:
(اَنْتَ مِنْ شيعَتِنا وَ تَدَّعِي الْفَقْرَ)؛
«تو شيعهي ما هستي و اظهار فقر مي كني»؟
و حال آن كه:
(شيعَتُنا كُلُّهُمْ اَغْنِياء)؛
«همهي شيعيان ما اغنيا هستند».
فقير ميانشان نيست.گفت: آقا،چه طور فقير در ميانشان نيست؟من فقيرم. فرمود: بگو ببينم اگر تمام دنيا را پر از نقره كنند و به تو بدهند،حاضري آن محبّتي را كه به ما داري از دل بيرون كني ؟ گفت: نه، به خدا قسم، اگر همه را هم طلا كنند، من حاضر نيستم محبّت و ولايت شما را از دست بدهم. امام(ع)فرمود: پس تو ثروتمندي؛سرمايه اي داري كه از همهي كرهي زمين كه پر از طلا و نقره باشد بالاتر است. پس آن كسي فقير است كه آنچه تو داري ندارد، مسائل مادّي چيزي نيست كه بگويي من فقيرم.آنگاه مقداري پول عنايت فرمودند تا جنبهي ظاهرش هم درست بشود.يونس بن يعقوب مي گويد، عرض كردم :
(لَوِلايي لَكُمْ وَ ما عَرَّفَنِيَ اللهُ مِنْ مَحَبَّتِكُمْ اَحَبُّ اِلَيَّ مِنَ الدُّنْيا بِحَذافِيرِها)؛
«[آقا]به خدا قسم، اين ولايت و محبّتي كه به شما دارم، از تمام دنيا و آنچه در آن است نزد من محبوب تر است».
او خيال ميكرد حرف خوبي زده است. امام (ع)اندكي از اين حرف ناراحت شد و فرمود:
(يا يُونُسُ قِسْتَنا بِغَيْرِ قِياسٍ)؛
«اي يونس، تو در مورد ما مقايسهي نادرستي كردي».
محبّت ما را با دنيا و ما فيها مقايسه كردي؟مگر دنيا چيست؟
(مَا الدُّنْيا وَ ما فيها اِلّا سَدُّ فَوْرَة اَوْ سَتْرُ عَوْرَة)؛
«دنيا مگر چيست؟ با غذايي شكم را سير كردن و با لباسي عورت خود را پوشاندن».
اين چيزي نيست كه آن را با محبّت ما مقايسه مي كني.
(وَ اَنْتَ لَكَ بِمَحَبَّتِنَا الْحَياة الدّائِمَة)؛
«محبّت ما حيات ابدي براي تو مي آورد».
زمام استر امام (ع)به دست غلامشان بود كه جلو مسجد ايستاده بود.مرد تاجر خراساني آمد و به غلام امام (ع)گفت: بيا با هم معاملهاي بكنيم. تو نوكري امام (ع) را به من بده؛من تمام ثروتم را به تو مي دهم كه در خراسان ثروت بسيار دارم.همهي ثروتم از آن تو باشد و من غلام امام صادق (ع) باشم.او خوشحال شد از اين كه ثروت سرشاري به دستش رسيده است؛ گفت: پس صبر كن من بروم و مشورتي با خود امام (ع) بكنم.خدمت امام صادق (ع) آمد و گفت : آقا، من چند سال خدمت شما بودهام.حال، اگر خيري به من بخواهد برسد،شما مانع مي شويد ؟ فرمود : نه.عرض كرد : مردي مي خواهد با من معامله كند. تاجري خراساني و ثروتمند است. طالب اين شده كه غلام شما باشد و من هم سر ثروت او بروم. فرمود: معلوم مي شود كه از ما خسته شدهاي. اگر به ما بي رغبت شدهاي، عيبي ندارد. او جاي تو بيايد و تو به جاي او برو ؛ ما مانع نمي شويم. او خوشحال شد و برخاست كه برود.امام صدا زد و فرمود: بيا، چون تو چند سال خدمت ما بودي، حقّي بر من داري؛ مي خواهم نصيحتت كنم ؛ فرداي قيامت كه شود، رسول خدا متمسّك به نور جلال خدا مي شود و عليّ مرتضي، جدّ ما، متمسّك به رسول خدا و ما هم متمسّك به جدّمان، عليّ مرتضي، مي شويم و شيعيان و دوستان ما هم متمسّك به ما مي شوند و همگي با هم وارد بهشت خدا مي شويم. حال، اگر دوست داري با ما باشي، مي پذيريم و اگر هم مي خواهي بروي، مانع نمي شويم. گفت: آقا، نخواستم. اگر تمام دنيا را هم به من بدهند، حاضر نيستم از در خانهي شما بروم. من در خدمت شما و غلام شما هستم. سپس پيش مرد خراساني رفت و گفت: نه، من حاضر نيستم دست از غلامي امام بردارم. مرد خراساني گفت: پس مرا نزد آقا ببر تا خدمتشان عرض ارادت كنم.خدمت امام(ع)رسيد و عرض مودّت كرد و امام هم دربارهاش دعا کرد.
برگرفته از شرح زیارت جامعه کبیره آیت الله ضیاء آبادی
با استفاده از لینک زیر گزیده ای از سخنرانی حضرت آیت الله شهید شیخ قاسم اسلامی (ره) را که به مناسبت شهادت امام صادق (علیه السلام) برگزار گردیده بوده را از لینک زیر دانلود بفرمایید : { موضوعات سخنرانی : فضائل امام امیرالمومنین (علیه السلام) ، امام شناسی حضرت زهرا (سلام الله علیها) ، خاطره از تشییع جنازه آیت الله بروجردی (ره) ، روضه شهادت امام صادق (ع) ، روضه حضرت زهرا (سلام الله علیها) }