اثرات هم نشین
روزی امام رضا(علیه السلام) شاگردش داوود بن قاسم را به خانه خود فراخواند. امام رو به او پرسید: «چرا با عبدالرحمن بن یعقوب هم نشینی می کنی؟»
داوود متعجب شد. به زبانش آمد که به پاسخ کوتاهی بسنده کند و بگوید: «عبدالرحمن دایی من است.» اما امام بی درنگ گفت: «او درباره ذات خداوند سخنانی گفته که از ساحت پاکش به دور است!»
چشم های داوود دودو زد. چه می شنید؟
امام: یا با او همنشین باش و ما را ترک کن، یا با ما همنشین باش و از او دوری کن!
داوود گفت: «اما او هر عقیده ای که دارد و هر چه می گوید، بر من چه آسیبی می رساند؟ حال آنکه من بر عقیده خود استورام و از عقیده او دوری خواهم جست.»
امام : آیا نمیترسی که بلایی به او برسد و تو نیز به آن بلا بسوزی؟!
آیا از این داستان آگاه نیستی که مردی از یاران موسی علیه السلام بود، اما پدرش از یاران فرعون به شمار می آمد؟ هنگامی که سپاه فرعون به سپاه موسی رسید، آن مرد نزد پدرش رفت تا او را موعظه کند و به سپاه موسی بخواند. پدرش سخن او را رد کرد و آنان همچنان با هم ستیزه کردند. ناگاه بلای غرق شدن فرعونیان فرا رسید و آن پسر، همراه پدر خود غرق شد. وقتی این خبر به موسی رسید، فرمود: «او در رحمت خداست، ولی چون عذاب فرود آید، از آن کس که نزدیک گنهکار است، دفاعی نخواهد شد.»
داوود مصمم شد که به گفته امام عمل کند، گفت:«به دیده منت. هر چه گفتید، پذیرفتم.»
برگی از کتاب «ماه غریب من»
نقل شده از کانال تلگرامی داروخانه معنوی به نشانی Manavi_2@
اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.
اَللهُمَّ بَارِک عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.
خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی، راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.
خداوندا بر محمد و آل محمد برکت نازل فرما، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم برکت نازل فرمودی، به راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.