برخورد پیامبر با زنِ خواننده

23:56 1400/12/09 - یوری بویکا

برخورد پیامبر با زنِ خواننده

ساﺭه، ﺩو ساﻝ پس ﺍﺯ جنگ بدﺭ ﺍﺯ مکه به مدینه ﺁمد و نزﺩ پیامبر ﺍکرﻡ (صلی الله علیه و آله) ﺭفت.

پیامبر به ﺍو فرموﺩ: مسلماﻥ شده‌ﺍﯼ؟

ساره: نه

پیامبر: برﺍﯼ قبوﻝ ﺩین ﺍسلاﻡ به مدینه ﺁمدهﺍﯼ؟

ساره: نه

پیامبر: پس برﺍﯼ چه ﺁمدهﺍﯼ؟

ساره: شما همیشه برﺍﯼ ما پناه و پشتیباﻥ بوﺩید، ﺍکنوﻥ من پشتیبانی ندﺍﺭﻡ و نیاﺯمند شدهﺍﻡ، ﺁمدهﺍﻡ تا به من کمک کنید. نه جامه‌ای دارم، نه مرکبی و نه پولی که زندگی‌ام را بگذرانم.

پیامبر: تو که در مکه روزگاری ﺁوﺍﺯه‌خوﺍﻥِ جوﺍناﻥ بوﺩﯼ، چطوﺭ شد که محتاﺝ شدﯼ؟

ساره: پس ﺍﺯ جنگ بدﺭ کسی برﺍﯼ ﺁوﺍﺯه‌خوﺍنی سراغ من نمی‌آید، فراموش خاص و عام شده‌ام، به سختی زندگی می‌کنم. پیامبر (صلی الله علیه و آله) به خاندﺍﻥ خوﺩ ﺩستوﺭ ﺩﺍﺩند که به ﺁﻥ ﺯﻥ کمک کنند. ﺁنان کمک کرﺩند و به ﺍو جامه و مرکب و پوﻝ ﺩﺍﺩند. عجیب ﺭوﺍیتی است! هم عجیب و هم ﻏریب!

یکی ﺍینکه ﺍین ﺯﻥ موقعی که ﺩﺭ مکه خوﺍننده بوﺩه، هم ﺍﺯ پیامبر کمک می‌گرفته و هم پیامبر پناه ﺍو بوﺩه است. ﺩوﻡ ﺍینکه نفرموﺩ قوﻝ بده خوﺍنندگی نکنی تا کمکت کنم، بلکه ﺩستوﺭ ﺩﺍﺩ کمکش کنند. سوﻡ اینکه هنوﺯ مشرﮎ بوﺩ و نمی‌خوﺍست مسلماﻥ شوﺩ، ﺁمد کمک گرفت و ﺭفت!  خدﺍیا! ما چه چیزماﻥ شبیه پیامبر تو ﺍست؟

منبع: ترجمه الحیاه علامه محمدﺭضا حکیمی، ج9، ﺹ232

نقل شده از کانال تلگرامی کربلا به نشانی karballa_ir@

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَالعَن اَعدَائَهُم اَجمَعین