وصیت در آیات کلام وحی
یک آیه یک تدبر
إنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ (180- بقره)
(هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسد در صورتی که ثروتی فراوان بر جا میگذارد)، به شایستگی برای پدر و مادر و خویشان (از یکسوم آن مال) وصیت کند.
وصیت در قرآن به متاع دنیا ذکر شده است:
و يَذَرُونَ أَزْواجاً وَصِيَّةً لِأَزْواجِهِمْ مَتاعاً (240 - بقره)
همسرانی به جا میگذارند باید در مورد همسرانشان وصیت کنند.
اما مراد از کلمه وصیت در قرآن الزاما وصیت به مال دنیا در زمان ترک دنیا نیست، چون مال دنیا حتی وصیت هم نشود برابر قانون ارث، پس از مرگ انسان تقسیم خواهد شد.
مراد از «خَيْراً» در آیه فوق، کارهای نیکی است که عموماً جنبه مالی دارد و فرد خودش در زمان حیاتش انجام میداده است.
فردی از نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) سؤال کرد: یا رسول الله! مادرم از دنیا رفته است در حق او چه احسان کنم؟! حضرت فرمودند: کارهایی نیکی که در زمان حیاتش انجام میداده، آن کارهای نیک را انجام بده و وقتی که مادرت به علت ترک دنیا دیگر قادر به انجام کارهای خیر (مثل اطعام نیازمندان) نیست آن کار را مگذار زمین بماند و ادامه و انجامش بده!!!
وصیت زمانی است که انسان کارهای خیر را در زمان حیاتش طبق آیۀ فوق انجام دهد و زمان مرگ وصیت کند که انجام آن کار را از مال او در حق او ادامه دهند.
مثال، کسی در زمان حیات خود سرپرستی یتیمی بر عهده داشته است که وصیت میکند بعد از مرگ او، از مالش سرپرستی آن یتیم تا زمان بزرگ شدناش ادامه پیدا کند و این چنین است که آن آثار ماتأخر و باقیات و صالحات صورت میگیرد؛ نه این که انسان در زمان حیاتش هیچ کار خیری از مال خود انجام نداده است وصیت کند بعد از مرگ او سرپرستی یتیمی را از مال او بر عهده گیرند.
پس «إِنْ تَرَكَ خَيْراً» در آیه فوق اشاره صریح به این امر در زمان حیات دارد. یعنی فرد اگر کار خیری را در زمان حیات خودش انجام میداد که با مرگ مجبور به ترک آن خیر است، وصیت کند والدین آن کار نیک را ادامه دهند. در حالی که متأسفانه اکثر وصیتهای کنونی ما به تقسیم ارث بعد از مرگ بین وراث را شامل میشود یا اگر کار خیری هم به خیال خود وصیت کنیم، کار خیری ابداعی خودمان است. (مثال وصیت میکنیم پول بدهید برای ما قرآن بخوانند پست کنند آن دنیا.....) در حالی که غافلیم قرآن برای خواندن زمان حیاتمان و دنیایمان بود.
در تمام عمرمان در مجلس قرآن نمینشینیم، ولی بعد از مرگمان انتظار داریم چیزی را برای ما بفرستند که در زمان حیاتمان از آن فراری بودیم، پس خیری را ترک نمیکنیم که بتوانیم وصیتی از آن کرده باشیم؛ یا مشابه آنچه ذکر شد کار خیری است که خودمان در زمان حیات هرگز آن را انجام نمیدادیم و انتظار داریم فرزندانمان بعد از مرگ ما، از مالمان افتتاح کنندۀ آن کار نیک در حق ما باشند. در زمان حیاتمان یتیمی را دست بر سرش نکشیدهایم، وصیت میکنیم بعد از مرگمان مبلغی از مال ما صرف رسیدگی به ایتام و امور آنان شود....
پس تمام اعمال خیری که بعد از ما در حق ما انجام میشود زمانی به عنوان باقیات و صالحات برای ما منظور میشود که در زمان حیاتمان آن کارهای خیر را با دست خودمان از مالمان انجام داده باشیم، در حالی که بسیاری از مؤمنان کار خیری را در دنیا از مال خود نمیکنند و پس از مرگ وصیت میکنند از اموال آنان برای آنان کار خیری انجام شود که منطبق با آیه مورد تدبر نیست.
از سوی دیگر اگر کسی کار خیری را که در دنیا از مال خود میکند، اگر بعد از خود بر انجام آن از مال خود وصیت کند گویی خودش بعد از مرگش زنده است و خودش آن عمل صالح را انجام میدهد و ثواب آن بر او برابر با زمان حیات اوست.
پس مراد از «إِنْ تَرَكَ خَيْراً» دو نوع است:
نوع اول، مال دنیایی است که انسان ترک میکند و چون مال دنیا سبب خیر میتواند باشد انسان میتواند و باید آن خیر را که یک سوم از دارایی اوست در صورت نیاز والدینش به مال دنیا، به آنان وصیت کند که از مال او که خیری است از او و بر زمین بعد از مرگ او باقی میماند استفاده کنند.
نوع دوم کارهای خیری است که در زمان حیات خود انجام میداد و میتواند وصیت کند آن کارهای خیر از مال او بعد از مرگش تداوم یابد.
در من لایحضره الفقیه از امام صادق علیه السلام آمده است: آن حضرت در زمان احتضار چون به هوش آمدند وصیت کردند بر حسن بن علی بن علی بن الحسین (نوه امام سجاد علیه السلام) معروف به افطس، هفتاد هزار دینار بدهند. سؤال کردند: آیا به کسی که با کارد به تو (به قصد کشت) حمله کرد عطیه میدهید؟ حضرت فرمودند: ای وای بر شما، مگر در کلام خدا این آیه را نخواندهاید:
واتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ (1 - نساء)
و بترسید از آن خدایی که به نام او از یکدیگر مسئلت و درخواست میکنید و درباره ارحام کوتاهی نکنید.
همچنین حضرت در همان کتاب فرمودند: بعد از مرگ انسان، نخست از مال او کفن او خریداری و جدا میشود. سپس بدهیهای او پرداخته میشود. بعد از آن وصیت او بر ثلث مال او اگر داشت اجرا میگردد و در مرحلۀ آخر است که آنچه که مانده بود جز میراث بین وراث تقسیم میگردد.
همچنین در حدیثی دیگر از همان معصوم در آن کتاب آمده است: وصیت بر مال از یک سوم بیشتر نباید باشد و حد خوب آن یک پنجم است، و از یک نهم مال هم نباید کمتر باشد. مثال، کسی که میلیاردها تومان ثروت دارد وصیت کند فقط مقدار بسیار ناچیزی از مال او را بعد از مرگش، از دارایی او به مسجد بدهند.
از حضرت علی علیه السلام هم در همان کتاب آمده است: وصیت به خمس مال نزد خدا بهتر است و کسی که به ثلث مال از خود وصیت نموده است از حداکثر إذن الهی بهره برده است و باید بسیار مراقب باشد ستمی در حق فرزندان با وصیت یک سوم از مال خویش نکرده باشد.
نقل شده از کانال تلگرامی اخلاق و معرفت در قرآن و روایات به نشانی akhlaghmarefat@
اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَالعَن اَعدَائَهُم اَجمَعین
#وصیت
#وصیت در قرآن