حکایت حاکم و زبان
روزی حاکمی به وزیرش گفت: امروز بگو بهترین قسمت گوسفند را برایم کباب کنند و بیاورند.
وزیر دستور داد خوراک زبان آوردند. چند روز بعد حاکم به وزیر گفت: امروز میخواهم بدترین قسمت
گوسفند را برایم بیاوری و وزیر دستور داد باز هم خوراک زبان آوردند. حاکم با تعجب گفت: یک روز
از تو بهترین خواستم و یک روز بدترین هر دو روز را زبان برایم آوردی چرا؟؟؟ وزیر گفت:
"قربان بهترین دوست برای انسان زبان اوست و بدترین دشمن نیز باز هم زبان اوست"
امام على عليه السلام:
گوش خود را به خوب شنيدن عادت بده و به سخنانى كه شنيدنشان بر اصلاح و پاكى تو چيزى نمى افزايد گوش فرا مده.
📚غررالحكم حدیث 6234
نقل شده از کانال تلگرامی راز نهج البلاغه به نشانی raz_Nahjolbalagheh@
#حاکم
#زبان
#حکایت شنیدنی
#حکایت پندآموز
#بهترین دوست برای انسان
#بدترین دوست برای انسان
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ حَتَّی لا یَبْقَی مِنْ صَلَوَاتِکَ شَیْءٌ،
پروردگارا درود فرست بر محمد و آل محمد / تا اینکه از صلوات تو چیزی نماند
وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ حَتَّی لا یَبْقَی مِنْ رَحْمَتِکَ شَیْءٌ،
پروردگارا رحمت فرست بر محمد و آل محمد / تا اینکه از رحمت تو چیزی نماند
وَ بَارِکْ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ حَتَّی لا یَبْقَی مِنْ بَرَکَاتِکَ شَیْءٌ،
پروردگارا برکت فرست بر محمد و آل محمد / تا اینکه از برکات تو چیزی نماند
وَ سَلِّمْ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ حَتَّی لا یَبْقَی مِنْ سَلامِکَ شَیْء
پروردگارا سلام فرست بر محمد و آل محمد / تا اینکه از سلام تو چیزی نماند