چند هفته از تقابل ایران و رژیم صهیونیستی در ۴ ساعت حمله ی موشکی ایران و اسرائیل میگذرد. برای برخی شاید مهمترین سوال این باشد: این رخداد را به تاریخ بسپاریم یا همچنان درباره اش صحبت کنیم؟
واقعیت این است که فارغ از آنکه ما درباره ی سوال فوق چه تصمیمی بگیریم، کارشناسان مسائل سیاسی فکر کردن به اتفاق تاریخی آن شب، پیامد هایش و مرور آن را همچنان از ضروریات می دانند.
البته این از ویژگی های محور مقاومت است که معمولا حملات زهردار خود را طوری انجام میدهد که تا ماه ها و بعضاً سالها اذهان را درگیر میکند.
نمونه ی تاریخی این ادعا هم حمله ی یمنی ها به آرامکو که هنوز محل بحث است....
صهیونیست ها و غرب بی حد در تلاش هستند تا همه بفهمند که آن حمله با موفقیت از سوی "آمریکا ، انگلیس، فرانسه، اردن، رژیم صهیونیستی و با کمک اطلاعاتی ترکیه و امارات و قطر" دفع شده است.
بماند که همین روایت فوق هم اگر صحیح باشد شکست وحشتناک توان حداکثری طرف مقابل در برابر حداقلی ترین حمله ی ایران است.
فارغ از بحث های فوق ما ملتی هستیم که آموخته ایم اثرات را نه در رسانه بلکه در میدان باید جستجو کنیم.
بعد از دو هفته که از این حمله میگذرد از ژنرالهای هندی تا ژنرالهای صهیون نه تنها به توان نظامی رژیم نپرداختهاند بلکه افرادی چون اسحاق بریک بر این تاکید کرده اند که خرید جنگنده کافی است و باید چون ایران روی بی سرنشینها متمرکز شویم.
تا همین جای کار بدیهی ست که اگر حملهی مورد بحث شکست خورده بود اکنون کارشناسان و نظامیان رژیم در اظهار نظری عجیب و کم سابقه از ارجحیت موشک و پهپاد بر جنگنده نمی گفتند.
اما بیایید اینها را بگذاریم کنار چون بحث اصلا بر سر حمله ای که به اعتراف جدید صهیونیست ها فقط ۲۵ درصدش توسط آمریکا دفع شده نیست؛
بلکه بحث بر سر پیامد های آن است.
روز گذشته ایران میزبان رئیس اقلیم کردستان بوده است. همسایه ی محترمی که همواره به دلیل سوء استفادهی تجزیه طلبها و صهیونیستها از جغرافیایش میانهای پر تنش با ایران داشته است.
با این وجود آقای بارزانی به عنوان رئیس اقلیم روز گذشته به ایران آمد تا یک بار دیگر تجدید دوستی بین دو همسایه انجام شده و بر روی همدلی بیشتر تاکید شود.
همدلی که ایران آن را در زمان حمله داعش به اقلیم صادقانه نشان داده و (فارغ از تمام اختلاف ها) اگر مجدد تهدیدی اقلیم را درگیر کند نشان خواهد داد.
در آن سوی خلیج فارس هم امارات هشدارهایی به آمریکا در خصوص استفاده از خاک این کشور داده و تاکید کرده که بخشی از تسلیحات و جنگافزارهای آمریکا باید به جایی دیگر (احتمالا قطر) منتقل شود.
گزارش منتشر شده در روزنامه های هندی و تاکید آنها بر اصابت موشک های ایران و ناتوانی آمریکا و دیگران در دفع این حمله و اشاره به در هم شکستن بازدارندگی اسرائیل توسط ایران هم به خوبی نشان میدهد حتی آنهایی که اسرائیل روی رفاقت با آنها حساب کرده بود این روزها بطور کامل از این که رژیم توان نجات خود را در نبرد در برابر ایران داشته باشد، قطع امید کرده اند.
همه ی اینها تنها بخش کوچکی از پیامد حمله ی ایران است.
مسائلی مانند اثرات حمله بر درک ملت های منطقه و خوشحالی آنها از رفتار ایران و خشمشان از مقاماتشان که در آینده خود را عیان تر خواهد کرد جای خود دارد.
همه ی اینها تاییدی بر این ادعاست که حتی اگر آمریکا و اسرائیل خود را فاتح جنگ ۴ ساعتهی ایران و اسرائیل به تمام دنیا معرفی کنند، اذهان تصمیم سازها بالستیکها را فاتح در برابر پاتریوت ها شناخته و درک متفاوتی از حقیقت دارند.
ایران باید بکوشد در این دوره از تاریخ به عنوان کشوری "پرهیزکننده از جنگ" شناخته شود. مگر در دو حالت:
1- تهدیدی همسایهها را درگیر کند که نیاز به کمک ایران داشته باشند که در این صورت لحظه ای نباید درنگ کند.
2- کسی جرأت کند علیه خاک ایران اقدامی کند.
تا اینجای کار ایران این اصل را به درستی درک کرده و در نظر گرفته است.
ما به انتظار آینده ای نشسته ایم که در آن ایرانِ قوی این اصل را با قدرتی صد چندان محقق خواهد کرد........
نقل شده از کانال تلگرام آقای تحلیلگر به نشانی mrtahlilgar@
#ایران
#اسرائیل
#حمله_ایران_به_اسرائیل
#پیامد_حمله_ایران_به_اسرائیل
#محور_مقاومت
#آرامکو
#رئیس_اقلیم_کردستان
#امارات
#کانال_تلگرام_آقای_تحلیلگر
اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعَافِیَهَ وَ النَّصْر
خدایا بر محمد و آلش درود فرست و در فرج و عافیت و پیروزی ولیّت سرعت ببخش.