ماجرای تشییع جنازه

20:59 1400/06/12 - یوری بویکا

ماجرای تشییع جنازه

موسی بن سيار كه از ياران حضرت رضا عليه السلام است ،‌می گويد :
« ‌روزی همراه ايشان بودم همين كه نزديك ديوارهای طوس رسيديم صدای ناله و گريه‌ای را شنيدم . من به جست و جوی آن رفتم. ناگاه ديدم جنازه‌ای را می آورند در اين حال حضرت از مركب پياده شده و به طرف جنازه آمدند و آن را بلند كردند و چنان به آن جنازه چسبيدند، همچون بچه‌ای كه به مادرش میچسبد آنگاه رو به من نموده فرمودند :
« هر كس جنازه‌ای از دوستان ما را تشييع كند، مثل روزی كه از مادر متولد شده، گناهانش پاك می شود »
وقتی جنازه كنار قبر گذاشته شد، حضرت كنار ميت نشسته و دست مبارك خود را روی سينه‌ او گذاشتند و فرمودند :« فلانی ! تو را بشارت می دهم كه بعد از اين ديگر ناراحتی نخواهی ديد .» 
عرض كردم : فدايت شوم، مگر اين مرد را می شناسيد، در حاليكه اينجا سرزمينی است كه تاكنون در آن گام ننهاده‌ايد امام عليه السلام فرمود: موسی ! مگر نمی دانی كه اعمال شيعيان ما هر صبح و شام بر ما عرضه می شود.
اين چنين است كه امامان عليهم السلام از احوال ما آگاهند و لذا هر حاجتمندی كه رو به سوی آنان می كند، مورد توجه قرار می گيرد و حاجتش به نحو شايسته‌ای برآورده می گردد

نقل شده از کانال تلگرامی سخن و داستان بزرگان به نشانی dastangram@

اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَالعَن اَعدَائَهُم اَجمَعین