از مدینه تا کربلا چه گذشت؟
بخش سوم
 

مردم کوفه با شنیدن خبر مرگ معاویه و بیعت‌ نکردن امام با یزید و ترک مدینه بخاطر عدم بیعت، در خانه سلیمان‌ بن‌ صرد خزاعی جمع شدند و خدمت امام (علیه السلام) نامه نوشتند. 12 هزار نفر نامه نوشتند که اگر امام بیاید، آن‌ها بیعت خود را از نعمان‌ بن‌ بشیر حاکم کوفه بر می‌دارند. آن‌ها نوشتند نماز جمعه نعمان‌ بن‌ بشیر نمی‌روند و او را قبول ندارند.

امام علیه السلام می‌دانستند مردم کوفه بی‌وفا هستند و اکثر آن‌ها به یک علت اصرار به آمدن امام داشتند، آن‌ که زمان حضرت علی (علیه السلام) کوفه پایتخت مسلمین بود و از نظر اقتصادی به سود آن‌ها بود و برای آن‌ها محبوبیت آورده بود قصد داشتند پایتخت از شام به کوفه دوباره بازگردد.

سرانجام امام پسر عموی خود مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد تا از صحت نامه‌ها و اوضاع کوفه یقین حاصل کند. مسلم به کوفه رسید. 12 هزار نفر با او بیعت نمودند و سریع پیکی به سمت امام در مکه فرستادند که برای آمدن به کوفه درنگ نکند.

یزید از ماجرای بیعت مردم کوفه با امام حسین (علیه السلام) مطلع شد و بر نعمان‌ بن‌ بشیر والی کوفه خشم گرفت که عرصه را بر مسلم چرا تنگ نگرفته است. امر به کشتن مسلم کرد اما نعمان‌ بن‌ بشیر از کشتن مسلم سرباز زد.

یزید، عبیدالله‌ بن‌ زیاد را مأمور کرد به جای نعمان برود و بر مسند والی کوفه بنشیند. ابن‌ زیاد صورت خود را بست و مردم کوفه گمان کردند امام حسین (علیه السلام) می‌آید لذا به استقبال او رفتند. ابن‌ زیاد به دارالخلافه رفت. هانی‌ بن‌ عروه را به دار آویخت و مسلم را از دارالخلافه به زمین انداخت.

مسلم قبل مرگ، از پسر اشعث پیمان گرفت که سمت امام حسین (علیه السلام) رود و او را از آمدن منصرف کند. اشعث روانه مکه شد ولی امام حرکت کرده بودند و او را ندیدند.

امام حسین (علیه السلام) در مسیر سفر در هر آبادی و هر قبیله‌ای خود را معرفی می‌کردند، مقصد سفر و دلایل عدم بیعت با یزید را مطرح می‌کردند و داوطلب جنگ برای خود جمع می‌کردند و از شهادت خود خبر می‌دادند و نمی‌خواستند که یزید ماجرای کربلا را سرپوش بگذارد.

در دوم محرم کاروان امام حسین (علیه السلام) وارد کربلا شد. امام از اسم آن سرزمین حالات و اتفاقات را فهمیدند و بر مصائب اهل‌بیت خود در آن دیار، آه سردی کشیدند.

ادامه دارد...

نقل شده از کانال تلگرامی اخلاق و معرفت در قرآن و روایات به نشانی akhlaghmarefat@

به تو از دور سلام

السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً؛ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ

سلام بر تو اى اباعبداللّه و بر جان هایى که به درگاهت فرود آمدند، از جانب من سلام خدا بر تو باد همیشه تا هستم و تا شب و روز باقى است و خدا زیارت شما را آخرین زیارت از سوى من قرار ندهد

السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْن

سلام بر حسین

و عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن

و بر على بن الحسین

و عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْن

و بر فرزندان حسین

و عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن

و بر یاران حسین

-------------------------------

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

#امام حسین

#عبیدالله بن زیاد

#کوفه

#مسلم

#از مدینه تا کربلا چه گذشت