ریاکاری و از بین رفتن تمام اعمال!

مرحوم قطب راوندی (رضوان اللّه تعالی) روایت کرده است که :

در بنی اسرائیل عابدی بود که سالها حق تعالی را عبادت می کرد. روزی دعا کرد که :
خدایا می خواهم حال خودم را نزد تو بدانم، کدامین عمل هایم را پسندیدی، تا همیشه آن عمل را انجام دهم، و اِلاّ پیش از مرگم توبه کنم؟!
حضرت حق تعالی ، ملکی را نزد آن عابد فرستاد و فرمود :
تو پیش خدا هیچ عمل خیری نداری!
گفت : خدایا، پس عبادتهای من چه شد؟!
ملک فرمود :
هر وقت عمل خیری انجام میدادی به مردم خبر میدادی ، و می خواستی مردم به تو بگویند چه آدم خوبی هستی و به نیکی از تو یاد کنند... 
خب، پاداشت را گرفتی! آیا برای عملت راضی شدی؟

این حرف برای عابد خیلی گران آمد و محزون و ناراحت شد، و صدایش به ناله بلند گردید.
ملک بار دیگر آمد و فرمود :
حق تعالی می فرماید :
الحال خود را از من بخر، و هر روز به تعداد رگهای بدنت صدقه بده.
عابد گفت : خدایا چطوری؟! من که چیزی ندارم..
فرمود : هر روز سیصد و شصت مرتبه، به تعداد رگهای بدنت بگو :

سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لااِلهَ اِلا اللّهُ وَ اللّهُ اَکْبَر وَ لاحَوْلَ وَ لاقُوَهَ اِلاّ بِااللّهِ

عابد گفت : خدایا اگر این طور است، زیادتر بفرما؟!
فرمود :
اگر زیادتر بگویی ثوابت بیشتر است...

منبع: داستانهايی از اذکار و ختوم و ادعيه مجرب, ج1/ علی مير خلف زا

نقل شده از کانال تلگرامی راز قرآن به نشانی raz_quran@

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَالعَن اَعدَائَهُم اَجمَعین

#عابد

#ریاکاری

#قطب راوندی

#بنی اسرائیل

#رگهای بدن