از پیرمرد حکیمی پرسیدند: از عمری که سپری نمودی چه چیز یاد گرفتی؟
پاسخ داد:
یاد گرفتم که دنیا قرض است باید دیر یا زود پس بدهیم
یاد گرفتم که مظلوم دیر یا زود حقش را خواهد گرفت
یاد گرفتم که دنیا ی ما هر لحظه ممکن است تمام شود اما ما غافل هستیم
یاد گرفتم که ثروتمند ترین مردم در دنیا کسی است که از سلامتی، امنیت و آرامش بهره مند باشد
یاد گرفتم کسی که جو را میکارد گندم را برداشت نخواهد کرد
یاد گرفتم که عمر تمام می شود اما کار تمام نمی شود
یاد گرفتم که مسافرت کردن و هم سفره شدن با مردم بهترین معیار و دقیق ترین راه برای محک زدن شخصیت و درون آنان است
یاد گرفتم کسی که مرتب می گوید: من این می کنم و آن می کنم تو خالی است و نمی تواند کاری انجام دهد
یاد گرفتم تمام کسانیکه در گورستان هستند همه کارهایی داشتند و آرمانهایی داشتند که نتوانستند محقَق گردانند
یاد گرفتم که بساط عمر و زندگیمان را در دنیا طوری پهن کنیم که در موقع جمع کردن دست و پایمان را گم نکنیم.
به دیگران هم بگویید...
نقل شده از کانال تلگرامی کربلا به نشانی karballa_ir@