استاد فروغی: یکی از اسباب نزول رحمت پروردگار عالم و موجبات توجه الهی بر انسان، دل بدست آوردن و ادخال سرور است. 

فردوسی می گوید :
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است

از انسان حتی به یک مور و مورچه هم نباید ضرری وارد شود.

یکی از بزرگان نقل می کردند که سر کلاس درسشان، بچه ایشان می خواست جلوی یک مورچه ای را بگیرد و در آب بیندازد. ایشان ناراحت شدند و به پسرشان گفتند: پسرجان! گره در کار ما نینداز؛ با هر قطره آبی که جلوی مورچه می اندازی و گرفتار میشه، گره در کار ما می اندازی.

ما نمیدانیم در پشت پرده و باطن و ملکوت این عالم چه خبر است. اگر می دانستیم خیلی از رفتارهای ما عوض می شد.

این بزرگانی که خیلی مراقبند چون پرده برداشته شده و لذا می بینند در ماورای این عالم چه خبر است.

از مرحوم الهی قمشه ای نقل کرده اند که این شعر فردوسی را می خواند و می گفت من این بیت را بهتر از فردوسی سروده ام:

هر کس که دلی دارد یک مور نیازارد
کان مور هم از دلبر دارد اثری بر دل

ببینید عالم را چه خوب تفسیر می کند.
نگاه عارفانه و عاشقانه به عالم هستی آدمی را عوض می کند و انسان را یک تکه آتش می کند، انسان باید از این حالت سردی و خشکی بیرون بیاید و اهل محبت بشود، برخی از اهل عبادت خشکند و محبت کردن بلد نیستند.

در این نوع نگرش و بینش عارفانه و عاشقانه، مور و مورچه هم دل دارد چه رسد به انسان؛  اگر اینجوری به عالم نگاه کنی دیگر برای هر مسئله ای در منزل دعوا نمی کنی!

ما خیلی خرابی داریم، زیرا به عالم نگاه عاشقانه نداریم و نگرش و تفسیر درستی از هستی خودمان نداریم، رفتارهای بد ما هم از همین جا ناشی می شود. باور نمی کنیم که در عالم حساب و کتابی برقرار است، دل باید به صحنه بیاید و باور کند. 

این عالم یک دلبر دارد، دو دلبر ندارد

مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ( سوره احزاب/ آیه ۴ )

خدا به انسان دو دل نداده است که دنبال دو محبوب باشد. هر چه در آفرینش هست همه نشانه ای از دلبرند 
مگر قرآن کریم نفرمود: 
الَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ(سوره بقره / آیه۱۶۵) آیا این آیه را چشیده ای؟  

کسی که اهل ایمان شد، اشدالحب به خداست یعنی عاشق خدا می شود.
به آن شدت عشق و حب مفرط، عشق می گویند.
اگر عشق به ذات ربوبی در قلبمان تجلی کرد، همه عالم را جلوه ای از حضرت دوست و اثرات دلبر می بینیم:
به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست
عاشقم بر همه عالم، که عالم ازوست

 اگر نگرش انسان و دید انسان، اینطور بود، دیگر کار زشت از او صادر نمی شود:
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که چشم نیالودم به بد دیدن

اصلا بدی در عالم تکوین، وجود ندارد. هر بدی که هست، از خودمان صادر می شود:
ما أَصابَكَ مِن حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ۖ وَما أَصابَكَ مِن سَيِّئَةٍ فَمِن نَفسِكَ( سوره نساء/ آیه ۷۹) بدی ها از تو صادر می شود.( هر خوبی که به تو رسید از جانب خدای متعال است و هر بدی به تو رسید، از جانب نفس خودت است)

ای خیال بد که در خود جمع کرده ای! 
ای مست از جام خیال! ای خورده از جام خیال!  
چه خورده ایم از جام خیال؟  هیچ...

باید مست حق شد

مستی بیاید قی کند 
مستی زمین را طی کند


آن می مجو این می بجو
آن جام غم این جام جم 


تو مست حق شو، جام جم بگیر 

ادخال سرور آثاری دارد؛ آخرش به آدمی جام جم می دهند و این دل خانه خدا می شود.
این کدورت ها هر چه از دل زدوده شود دل صفا پیدا می کند، بالعکس، هر چه انسان به طرف غضب و کینه و شهوت می رود به سمت کثرت و دوئیت رفته و به همان اندازه از خدا دور می شود.
باید به توحید و یکی بودن رسید، همه را محو جمال حق دید و همه را آینه دلبر دید.

«ادخال سرور چنین کاری می کند، پس بنای زندگی ات را بگذار بر ادخال سرور در قلوب مومنین»
امتحانش بکن و سپس تماشا کن که چه می شود. به قول عرب ها بختک بزن ببین که به خدا می رسی.

ان شاءالله به عزت الهی و به برکت نگاه خوبان عالم، به این دانسته ها عمل کنیم...
که گفته ست چندین ورق را ببین
ورق را بگردان و حق را ببین 

درون این نوشته ها اگر انسان توحید را پیدا نکند، به جایی نرسیده و همه اش خیال باطل است.

نقل شده از کانال تلگرامی داستان و سخن بزرگان به نشانی dastangram

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم