ورلد بوک وبلاگی با مطالب جالب و کاربردی برای زندگی بهتر

ورلد بوک وبلاگی با مطالب جالب و کاربردی برای زندگی بهتر

امام علی(ع) : آدم عاقل کسی است که حتی یک نَفَس از عُمر خود را در چیزی که برایش سودی ندارد به هَدَر نمی دهد.هر روزی که بگذرد قسمتی از وجود تو را با خود میبرد

💠هفت حرف خطرناک: ث، ج، خ، ز، ش، ظ، ف💠
 
🔳قیصر روم برای یکی از خلفای بنی عباس، در ضمن نامه ای نوشت:
💢 ما در کتاب انجیل دیده‌ایم که هرکس از روی حقیقت سوره‌ای بخواند که خالی از هفت حرف ث، ج، خ، ز، ش، ظ، ف باشد، خداوند جسدش را بر آتش دوزخ حرام میکند.
ما هر چه بررسی کردیم، چنین سوره‌ای را در کتاب‌های تورات و زبور و انجیل نیافتیم، آیا شما در کتاب آسمانی خود، چنین سوره‌ای را دیده‌اید؟
خلیفه عباسی دانشمندان را جمع کرد و این مساله را با آنها در میان گذاشت، آنها از جواب آن درماندند،
سرانجام این سوال را از امام هادی (علیه السلام) پرسیدند آن حضرت در پاسخ فرمودند: آن سوره، سوره حمد است، که این حروف هفتگانه در آن نیست.
پرسیدند: فلسفه نبودن این هفت حرف، در این سوره چیست؟

⭕️فرمودند: حرف ث اشاره به ثبور(هلاکت) 
⭕️حرف ج اشاره به جحیم (نام یکی از درکات دوزخ) 
⭕️ حرف خ اشاره به خبیث (ناپاک) 
⭕️ حرف ز اشاره به زقوم (غذای بسیار تلخ دوزخ) 
⭕️حرف ش اشاره به شقاوت(بدبختی) 
⭕️حرف ظ اشاره به ظلمت (تاریکی) 
⭕️حرف ف اشاره به آفت است.

❇️خلیفه، این پاسخ را برای قیصر روم نوشت، قیصر پس از دریافت نامه، بسیار خوشحال شد، و به اسلام گروید و در حالی که مسلمان بود از دنیا رفت.

منابع: شرح شافیه ابی فراس، مطابق نقل منتخب التواریخ، ص 795

نقل شده از کانال تلگرامی عالم پس از مرگ به نشانی Pas_As_Marg

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

امام هادی (علیه السلام) در قفس شیرها

یكی از كرامات و معجزات امام هادی (علیه السلام) كرنش و تعظیم شیرهای درنده در مقابل ایشان می باشد. 
ماجرا این گونه بود كه: در ایام متوكل عباسی زنی ادعا كرد كه من حضرت زینب هستم و متوكل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از آن زمان سال های زیادی گذشته است.
آن زن گفت: رسول خدا در من تصرف كرد و من هر چهل سال به چهل سال جوان می شوم.

متوكل، بزرگان و علما را جمع كرد و راه چاره خواست.
متوكل به آنان گفت: آیا غیر از گذشت سال، دلیل دیگری برای رد سخنان او دارید؟
گفتند: نه.
آنان به متوكل گفتند: هادی(علیه السلام) را بیاور شاید او بتواند باطل بودن این زن را روشن كند.
امام علیه السلام حاضر شد و اول آن زن را نصیحت کردند که حضرت زینب علیهاالسلام از دنیا رفته اما بیفایده بود.
لذا به متوکل فرمود: این دروغگو است و زینب در فلان سال وفات كرده است. 
متوكل پرسید: آیا غیر از این، دلیلی برای دروغگو بودن هست؟
امام فرمود: بله و آن این است كه گوشت فرزندان فاطمه بر درندگان حرام است. ( البته گوشت بدن فرزندان بلاواسطه حضرت زهرا علیه السلام بر درندگان حرام است نه همه سادات) 
متوكل خواست آن زن را در قفس بیندازد تا معلوم شود كه دروغ می گوید، او گفت: یك نفر دیگر را آزمایش كنید. برخی از دشمنان امام به متوكل پیشنهاد كردند كه خود امام داخل قفس برود!.
متوکل هم خیلی خوشحال شد که الآن امام هادی علیه السلام در قفس شیرها، طعمه درندگان می شود
متوكل به امام عرض كرد: آیا می شود خود شما داخل قفس بروید؟! نردبانی آوردند و امام (علیه السلام) داخل قفس رفت و در داخل قفس شش شیر درنده بود❗️

وقتی امام (علیه السلام) داخل شد شیرها آمدند و در برابر امام (علیه السلام) خوابیدند و امام (علیه السلام) آن ها را نوازش كرد و با دست اشاره می كرد و هر شیری به كناری می رفت.
حضرت وارد قفس شیرها شد، شیرها به حالت خاصی به گرد حضرت جمع شدند و مؤدبانه نشستند. یکی از شیرها که پیرتر از همه بود، به حضرت عرض کرد که من چون ناتوان شده ام، وقتی غذا به داخل قفس می اندازند، نمی توانم زودتر از شیرهای جوانتر، خود را به غذا برسانم و غالباً گرسنه می مانم. امام هم با همان زبان حیوانات به شیرهای جوانتر سفارش شیر پیر را می کند.
این اصلاً جای شگفتی ندارد، چرا که وقتی حضرت سلیمان با حیوانات از جمله مورچه، هدهد و ... حرف می زند، ائمه ما، که طبق اعتقاداتمان مقامشان از انبیا بالاتر است، قطعا می توانند با حیوانات سخن بگویند.
وزیر متوكل به او گفت: زود او را از داخل قفس بیرون بیاور و گرنه آبروی ما می رود.
متوكل از امام هادی (علیه السلام) خواست كه بیرون بیاید و امام (علیه السلام) بیرون آمد.
امام فرمود: هر كس می گوید فرزند فاطمه (سلام الله علیها) است داخل شود.
متوكل به آن زن گفت: داخل شو.
آن زن گفت: من دروغ می گفتم و احتیاج، مرا به این كار وا داشت و مادر متوكل شفاعت كرد و آن زن از مرگ نجات یافت.
و این چنین ائمه علیهم السلام قدرت خودشان را نشان می دادند تا معرفت شیعیان نسبت به مقام امامت بالا رود.

منابع:
بحار الانوار، ج 50، ص 149، ح 35، چاپ ایران؛ منتهی الآمال، ج 2، ص 654، چاپ هجرت؛ تاریخ‏ قم، ص 201-202.

نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ

خداوندا به مقدار علمِ بی پایانت بر فاطمه و پدرش و شوهرش و فرزندانش و رازی که در او قرار داده شده، صلوات و درود بفرست

 

شهادت امام هادی علیه السلام😭

23:05 1400/11/15 - یوری بویکا

شهادت امام هادی علیه السلام😭

مقام: امام دهم
نام: علی‌
القاب: هادی، نقی
کنیه: ابوالحسن
پدر: امام جواد علیه السلام
مادر: سمانه
زادروز: ۱۵ ذی الحجه سال ۲۱۲ هجری قمری
زادگاه: مدینه
مدت امامت: ۳۴ سال
مدت عمر: ۴۲ سال
تاریخ شهادت: ۳ رجب سال ۲۵۴ هجری
علت شهادت: مسمویت توسط زهر
قاتل: معتضد عباسی لعنه الله
مدفن: سامرا


آن حضرت در شهر سامرا به شهادت رسیدند. در مورد شهادت امام هادی علیه السلام و قاتل آن حضرت اختلاف است: 
برخی معتمد عباسی را قاتل آن حضرت میدانند (یعنی این واقعه در زمان خلافت معتمد رخ داده است)
و به عقیده ی برخی دیگر معتضد عباسی، فرمان قتل آن بزرگوار را صادر و معتمد آن را اجرا کرد. (یعنی این واقعه در زمان خلافت معتز روی داده است.)

پس از شهادت، امام حسن عسکری علیه السلام بر پیکر مطهر پدر خویش نماز گزارد و پس از تشییع جنازه، ایشان را در منزل خویش به خاک سپردند.


پانویس:
۱- طبرسی، إعلام الورى، ج‏۲، ص۱۰۹
۲-  بحار الأنوار، ج۵۰، ص۱۱۵
۳- بحار الأنوار، ج۵۰، ص۱۱۳
۴- تحلیلی از تاریخ دوران دهمین خورشید امامت امام هادی علیه السلام، علی رفیعی، مرکز انتشارات حوزه علمیه قم دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۷۰

-----------------------------------------------------------------

 امام هادی علیه السلام در سال 212 متولد شدند و در سال 254 به شهادت رسیدند و قبر مطهرشان در منزل خود امام (خانه امام عسگری (علیه السلام) و خانه حضرت صاحب الامر سلام الله علیه) قرار دارد. 
انشاء الله خداوند به همه شیعیان آنحضرت توفیق دهد در این ایام به زیارت این دو امام عزیز مشرف شوند.

نکاتی در خصوص مسائل فرهنگی در زمان امام هادی علیه السلام

تحولات فرهنگی و اجتماعی بسیار زیادی در زمان امام دهم علیه السلام در شیعه و در جامعه اسلامی رخ داد. مسائل کلامی جدیدی مطرح گردید که امام هادی علیه السلام به آنها جواب می دادند، مانند:

مسئله جبر و اختیار

شاید مهمترین مسئله اعتقادی در زمان امام هادی مسئله جبر و اختیار بود و حکومت عباسی به واسطه اغراض سیاسی مروج تفکر جبری گری بود، که متاسفانه هم اکنون نیز در بسیاری از کشورهای اسلامی سایه افکنده است. تفکر جبری گری نوعی مجوز فرار از مسئولیت بود
تفکر جبری یعنی اینکه هر کاری که انجام شود بگوییم کار خدا بوده است. و خود را تبرئه کنیم. 
امام هادی علیه السلام بود که در این شرایط این مساله را بیان کرد که: "لا جبر و لا تفويض بل امر بين الامرين" یعنی جبر اشتباه است و اختیار نیز اشتباه است و کارهایی که انجام می دهیم، نه صد درصد مختاریم و نه صد در صد مجبور بلکه در کارها هم ما نقش داریم و هم خدای متعال.


حادث یا قدیم بودن قرآن

مسئله دیگری که بنی عباس مطرح کرد بحث حدوث یا قدیم بودن قرآن بود. بنی عباس بواسطه اغراض سیاسی  اهل سنت را به دو دسته تقسیم کرده بود، عده ای می گفتند قرآن حادث است و عده ای می گفتند قرآن قدیم است و اهل سنت را به جان یکدیگر انداخته بود.

امام هادی علیه السلام فرمود: فایده این بحث چیست؟ و فرموند: تلفظ ما به قرآن حادث است، و با این روش شیعه را از وارد شدن به جریان نجات دادند و نگذاشتند تفرقه بین آنها بیافتد. امام خمینی نیز در کتابهایش فرموده است که قرآن قدیم است ولی تلفظ ما به قرآن حادث است.


مسئله رزق

لقمه حرام آیا رزق انسان است، یا خیر؟ و یا اینکه بعضی ها اینقدر ثروت اندوزی می کنند و می گویند رزق من بود آیا درست است یا خیر؟ از دیگر مسائل بود 

امام هادی علیه السلام به آن پاسخ داد و فرمود: رزق چیزی نیست که در اختیار شما است اگر کسی نانی در دست او است، رزق او نیست، آن چیزی رزق او است که از گلویش پایین برود و حلال باشد. امام علیه السلام با بیان این مسئله به مردم یاد می داد که حرص و طمع نداشته باشند و ثروت اندوزی نکنند و قناعت داشته باشند.

تشبیه خدا

خلفای عباسی به شدت طرفدار تشبیه بودند یعنی خداوند متعال را به صورت انسان، فرض و معرفی می کردند همانند تفکر مادی گرا ها . البته اصل این تفکر برای زمان بنی امیه است و بنی امیه طرفدار و مروج جبر و تشبیه بودند و این موضوع به بنی عباس نیز رسید. یعنی بنی عباس می گفتند خدا مثل انسان است، دست دارد، راه می رود و ... 
در حالی که امام هادی به ما یاد داد که خدا شبیه ندارد، لیس کمثل شیء (سوره شوری آیه 11)، خدا جسم ندارد و تشبیه شدنی نیست.

نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.

اَللهُمَّ بَارِک عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.


خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی، راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.
خداوندا بر محمد و آل محمد برکت نازل فرما، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم برکت نازل فرمودی، به راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.