غدیر سرفصلی اعتقادی است که درون مایه همه طاعت‌ها از آن نشأت می‌گیرد و رسالت همه پیامبران در آن مفهوم می‌یابد.

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ غدیر، یک رخداد تاریخی صرف یا تنها یک گذرگاه جغرافیایی نیست، بلکه سرفصلی اعتقادی است که درون مایه همه طاعت‌ها از آن نشأت می‌گیرد، رسالت همه پیامبران در آن مفهوم می‌یابد و همه رشد‌ها و تعالی‌ها از آن جا آغاز می‌شود.

از این رو، شناخت غدیر، از ضروری‌ترین وبنیادی‌ترین شناخت‌های اعتقادی است. امام رضا علیه السلام در کلامی ارجمند درباره شناخت غدیر فرموده اند: «به خدا سوگند، اگر مردم ارزش روز غدیر را شناخته بودند، روزی ده بار، فرشتگان با آنان مصافحه می‌کردند، و گر به درازا کشیدن سخن برای من ناگوار نبود، درباره ارج مندی این روز و فضیلت‌هایی که خداوند متعال به کسانی داده که آن را شناخته اند، چنان بسط سخن می‌دادم که به شمار نیاید».

دریایی به ژرفای غدیر
غدیر، آب گیری آرام بوده است که خستگیِ کاروانیان را در سفری سخت، به سایه‌ای آرامش بخش و آبی زلال مهمان می‌کرده است؛ اما در پهنه تاریخ، به دریایی ژرف بدل شد که امواج پرخروش و پر غرورش، طنین حکمت، محبت و بزرگ منشی در گوش آدمیان نواخت. دستی که در غدیر بالا رفت، دُرَفشی شد که بر آن، کلام جاودانه مهربانی نقش بست، و هر آن کسی که در عمق جان، دل ربوده فضایل سترگ انسانی است، چشم از آن دُرَفش برنخواهد داشت. غدیر، عید بزرگ مودّت و الفت، بر دوست داران راستین ولایت شاد باد.

گل واژه‌های تبریک
فرمان حیّ قدیر در جام غدیر بلند بود و در آن هنگامه اوج مند، کفر پیشگان به یأس، نعمت به اتمام، دین به اکمال، علی به امامت و خداوند به رضایت می‌رسیدند. در آن روز، محمد صلی الله علیه و آله در آن گذرگاه جغرافیا، برفراز راه طولانی تاریخ، چراغ خورشید می‌آویخت تا راه را تا فرجام، همواره هموار طی کنیم. اینک در سال روز آن رخ داد، و در حریری از مهرِ به ولایت، همراه با سُرور آسمانیان، دل‌ها را به شادیْ و لب‌ها را به لبخند پیوند می‌زنیم و شادمانه‌ترین گل واژه‌های تبریک را به دل‌های همه مؤمنان حقیقت جو هدیه می‌کنیم.

شادباش
امر حیّ قدیر بود و روز غدیر، جبرئیلْ سفیر و علی امیر، و محمد صلی الله علیه و آله که قبیله آفتاب را با آوای بلند «من کنتُ مولاه فهذا علیّ مولاه» به پیشوایی علی علیه السلام می‌سپرد. در آن روز در برکه غدیر، دریای شادی می‌جوشید و علی علیه السلام بر سریری از نور می‌نشست که عرشِ شکوه‌مند امامت بود. سال گشت آن روز بی غروب و آن عید اوج مند، بر همه مؤمنان و ره روان ولایت مبارک باد.

غدیر، مبارک
خورشید، امروز از نور غدیر، غلغله‌ای در دل دارد و زمزمه‌ای بر لب. خورشید تا به صبح، لحظه لحظه‌ها را شمرده تا به خوش آمد غدیر، نوری دگر دهد. خورشید، امروز از مکّه آمده، از سرزمین ولایت، از سرزمین خلافت، از سرزمین وصیت. همگان در غدیر خم جمع شده اند و دست‌ها سایبان چشم هاست، دیده‌ها مشتاق و دل‌ها بی قرار، همه یک دیگر را نگاه می‌کنند، چه شده است؟ پیامبر صلی الله علیه و آله ما را به چه می‌خواند؟ به ناگاه، دیدگان مشتاق، غرق نور و سرور می‌شوند. پیامبر صلی الله علیه و آله از بزرگ‌ترین پیام خداوند سخن می‌گوید؛ «پیام تکمیل دین»، و علی علیه السلام در میان دست ها، دیده ها، بوسه‌ها و شادی‌ها گم می‌شود. علی علیه السلام مولای همه شد و وارث پیامبر صلی الله علیه و آله. از آن روز در دل هر مشتاقی، چشمه‌ای از عشق جوشید و هر چشمه‌ای را ندایی است که هر صبح، در هر طلوع، هر ظهر و هر شام و هر غروب، به ولایت علی علیه السلام شهادت می‌دهد؛ «اشهد انّ علیا ولیُّ اللّه». اذان از بالای گل دسته ها، غدیر را سر می‌دهد. دسته‌های گل در میان خانه ها، غدیر را تبریک می‌گویند. شیرینی و گلاب نیز هر کدام در این جشن سهمی دارند و لحنی، که خود با غدیر می‌گویند: غدیر مبارک باد.

خبر از رخ دادی عظیم
ولوله کاروانیان، صدای سمّ اسبان و زنگ شتران، هیاهوی گنگی را در فضا پراکنده بود. سیمای نورانی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در اندیشه‌ای ژرف، آرام و بی صدا، حادثه‌ای سترگ را انتظار می‌کشید. او هنوز هم سنگینی مسئولیتی عظیم را روی شانه‌های رسالتش احساس می‌کرد. ایمان داشت که باید دیگران را از رخ دادی بزرگ آگاه کند و اینک، پرتو زرین خوشید، روز هجدهم ذی الحجه را خبر می‌داد و این جا غدیر خم بود؛ محلی که اندکی دیگر، می‌بایست عراقیان و مصریان از هم دیگر جدا شوند. در این هنگام بود که حضور دل نشین جبرئیل، فضا را عطرآگین کرد. او این بار عشق را برزمین ارمغان آورده بود و اکنون وقت آن که، حجت بر مردمان تمام شود و همگان بشنوند آن چه را باید بشنوند و ببینند آن چه را باید ببینند: «ای پیامبر! ابلاغ کن آن چه را از پروردگارت بر تو فرود آمده و اگر نکنی، پیام او را نرسانده باشی».

غدیر کجاست؟
رویداد عظیمِ اعطای رسمی مقام ولایت و امامت بر حضرت علی علیه السلام در سرزمین «غدیر خم» رخ داد و از این رو، به این نام در تاریخ ماندگار شد. این سرزمین در نزدیکی «جُحفه»، یکی از میقات‌های اطراف حرم مکّه واقع شده است. جُحفه، دهکده‌ای بزرگ است که در راه مکّه و مدینه قرار گرفته و محل جدایی حاجیان مدینه، مصر، عراق و نَجد از دیگر حجاج است. «غدیر» به برکه و آب گیری می‌گویند که در ایام ریزش باران، از آب پرمی شود و سپس رفته رفته، آبش کاهش می‌یابد و در تابستان با شدت یافتن حرارت هوا، به کلی از بین می‌رود. «خُم» نیز شاید، اسم شخص باشد یا این که اسم نیزار و درخت زاری است که در باتلاق یا مصبّ رود و ریزش آب پیدا می‌شود. برخی هم گفته اند که خم، نام محلی است که در آن چشمه فرو می‌ریزد. سرزمین غدیر اکنون در ۲۲۰ کلیومتری مکّه و نزدیک جحفه قرار دارد.


این ندای آسمانی، تمام اضطراب‌ها را از قلب پیامبر صلی الله علیه و آله زدود و او بود که مصمم، با دستان علی در دست، این سروش آسمانی را در تاریخ طنین انداز کرد که: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه».

برای ادامه مطلب روی لینک زیر ادامه مطلب کلیک کنید