«ملیکه» مادر امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) از طرف پدر، دختر «یشوعا» فرزند امپراطور روم شرقی و از طرف مادر، نوه «شمعون» بود.
نرجس، ملیکه، مریم، صیقل، سوسن و ریحانه نام تنها یک بانو است که به همسری امام حسن عسگری درآمدند, داستان این ازدواج در کتابهای مختلفی آمده ملیکه با اینکه در کاخ میزیست و با خاندان امپراطوری زندگی میکرد، اما آن چنان پاک و باعفت بود که گویی نسبتی با این خاندان نداشت، بلکه به مادر و خانواده مادری خود رفته و زندگیش همچون زندگی شمعون، و عیسی بن مریم از صفا و معنویت و پاکی خاصی برخوردار بود.
از این رو نمیخواست، با خاندان امپراطوری دنیا پرست، بیامیزد بلکه دوست داشت و هدفش این بود که در یک خانواه پاک خداپرست، زندگی کند، خداوند او را در این هدف کمک کرد و او را به طور عجیب به خواسته و هدفش رساند.
یک شب ملیکه در خواب جدش شمعون همراه حضرت مسیح «علیهالسلام» و عدهای از یاران مخصوص حضرت مسیح (علیه السلام) وارد کاخ شدند، ناگهان منبری بسیار با شکوه به جای تخت امپراطور گذاشته شد، سپس دید دوازده نفر که مردانی بسیار خوش سیما و نورانی و زیبا بودند وارد کاخ شدند، در عالم خواب به ملیکه گفته شد، اینها که وارد شدند، پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و علی، حسن و حسین، امام سجاد، امام باقر، امام صادق، امام کاظم، امام رضا، امام جواد، امام هادی و امام حسن عسکری (علیهم السلام) هستند.
ناگهان مشاهده كرد كه پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) به حضرت مسیح(علیه السلام) رو كرد و گفت: ما به اینجا آمدهایم تا ملیكه را از شمعون برای فرزندم «حسن عسكری» خواستگاری كنیم.
از حکم خدا برای اینکه این وصال رقم بخورد در یكی از مسافرت های که این بانوی پاکدامن با عدهای از بانوان همراه امپراطور بود، به لشكر اسلام برخوردند سپس سپـــاه روم با سپـــــاه اسلام درگیر جنگ می شود در این جنگ مسلمانان پیروز شدند، عدهای از زنان از جمله ملیكه اسیر مسلمانان شدند، اسیران را بوسیله كشتی از راه رودخانه دجله به بغداد برای فروش آوردند.
روزی امام هادی(علیه السلام) پدر بزرگوار امام حسن عسكری(علیه السلام) یكی از یارانش به نام «بشر بن سلیمان» را كه در خرید و فروش برده نیز سابقه داشت در شهر سامرا دید و نامهای كه به زبان رومی نوشته بود و زیر آن را امضا كرده بود به او داد و همیانی پول نیز جداگانه به او داد و فرمود: میخواهم بروی بغداد و با این همیانِ پول، كنیزی را خریداری كنی با این ویژگی های که آن دختر، خود را نشان نمیدهد، حجاب و عفت خود را حفظ میكند، او دو لباس حریر پوشیده و یك لباس پوستی گرانبها بر دوش دارد.
او نیز مطابق دستور حضرت میرود و خریداری میکند و در این راستا معلوم میشود که این زن، دختر یشوعا پسر قیصر روم است که در جنگ اسیر شد و از طرف مادر نیز از نسل شمعون وصی حضرت عیسی (علیه السلام) بوده. ملیکا به بیت امامت منتقل میشود و امام هادی (علیه السلام) او را به خواهرش حکیمه خاتون میسپارد تا مسلمان شود و آموزههای اسلامی را یاد بگیرد و بعد از آن با امام حسن عسکری (علیه السلام) ازدواج میکند.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.
اَللهُمَّ بَارِک عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.
خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی، راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.
خداوندا بر محمد و آل محمد برکت نازل فرما، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم برکت نازل فرمودی، به راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.