امام علی(ع) : آدم عاقل کسی است که حتی یک نَفَس از عُمر خود را در چیزی که برایش سودی ندارد به هَدَر نمی دهد.هر روزی که بگذرد قسمتی از وجود تو را با خود میبرد
سختیهای اسارت، رقیهٔ نازدانه را به شدت میرنجاند و او یک سره بهانهٔ بابا را میگرفت؛ شبی در خرابهٔ شام و در خواب پدر را دید؛ چون از خواب برخواست و چشم گشود، خود را در خرابه یافت و از پدر نشانی ندید؛ از عمه سراغ پدر را گرفت و زینبِ مظلومه بسیار گریه کرد و رقیه نیز با عمه گریست؛ آن شب باز صدای عزاداری زنان اهلبیت بلند شد؛ مجلسی که نوحه سرایش رقیه بود؛ از سر و صدای اهلبیت، یزید (لعنة اللّه علیه) از خواب نحس بیدار شد و پرسید چه خبر است؟ به او خبر دادند که کودکی سراغ پدرش را گرفته است؛ یزید دستور داد تا سر پدرش را برای او ببرند! این دستور یزید نشان از رذالت و شقاوت طینت او بود و برگی دیگر از دفتر مظلومیتهای بیشمار اهلبیت را گشود؛ وقتی به دستور یزید سر پدر را برای رقیه آوردند، رقیه سر را در بغل گرفت و عقدههای دل را باز کرد و هر چه میخواست با سر بابا گفت؛ آن شب رقیه گم شدهٔ خود را یافته بود، اما بی نوازش و آغوش گرم؛ پس لبهایش را بر لبهای بابا گذاشت و آن قدر گریست تا جان به جان آفرین تسلیم کرد؛ پشت خمیدهٔ زینب شکست، رو به سر برادر فرمود: آغوش بگشا که امانتت را باز گرداندم؛ دیگر کسی نالههای شبانهٔ رقیه را در فراق پدر نشنید.
نقل شده از کانال تلگرامی کَلَامُکُمْ نُورٌ وَ اَمْرُکُمْ رُشدٌ به نشانی ahadisegoharbar@
هنگامی که زن غساله ، بدن حضرت رقیه (سلام الله علیها) را غسل می داد ، ناگاه دست از غسل کشید و گفت: سرپرست این اسیران کیست؟
حضرت زینب (سلام الله علیها) فرمود : چه می خواهی؟
غساله گفت : این دخترك به چه بیماری مبتلا بوده که بدنش کبود است؟
حضـرت زینب (سلام الله علیها) در پاسخ فرمود :ای زن ، او بیمار نبود ، این کبودیها آثار تازیانه ها و ضـربه های دشـمنان است.
پس از شهادت آن مخدّره و هنگامی که کاروان اهل بیت قصد بازگشت داشتند، مردم نامرد شام که صدای گریه و شیون آن ها از هر سو به گوش می رسد برای بدرقه کاروان از خانه های خود بیرون آمدند.
زنان شام ازدحام کردند و در حالیکه سـیاه پوش شده بودند برای بدرقه اهل بیت علیه السـلام از خانه ها بیرون آمدند. صدای ناله و گریه آنها از هر سو شـنیده می شد و با کمال شرمندگی با اهل بیت علیه السلام وداع نمودند.
حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) از این فرصت اسـتفاده های بسـیار کرد. از جمله اینکه هنگام وداع، ناگاه سر از هودج بیرون آورد و خطاب به مردم شام فرمود :
ای اهـل شـام ، از مـا در این خرابه امانتی مانـده است، جان شـما و جان این امانت. هرگاه کنار قبرش برویـد، او در این دیار غریب است. آبی بر سر مزارش بپاشید و چراغی در کنار قبرش روشن کنید.
منبع: ستاره درخشان شام
نقل شده از کانال تلگرامی مصباح به نشانی misbah110@
حضرت فاطمه صغری (رقيه) عليها سلام، دختر سه ساله امام حسين (علیه السلام) عصر روز سه شنبه در خرابه در كنار حضرت زينب (سلام الله علیها) نشسته بود. جمعی از كودكان شامی را ديد كه در رفت و آمد هستند.
پرسيد: عمه جان! اينان كجا می روند؟ حضرت زينب (سلام الله علیها) فرمود: عزيزم اين ها به خانه هايشان می روند. پرسيد: عمه! مگر ما خانه نداريم؟ فرمودند: چرا عزيزم، خانه ما در مدينه است. تا نام مدينه را شنيد، خاطرات زيبای همراهی با پدر در ذهن او آمد.
بلافاصله پرسيد: عمه! پدرم كجاست؟ فرمود: به سفر رفته. طفل ديگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسی از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤيا پدر را ديد. سراسيمه از خواب بيدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جويی نمود، به گونه ای كه با صدای ناله و گريه او تمام اهل خرابه به شيون و ناله پرداختند.
خبر را به يزيد (لعنة الله علیه) رساندند، دستور داد سر بريده پدرش را برايش ببرند. رأس مطهر سيد الشهدا را در ميان طَبَق جاي داده، وارد خرابه كردند و مقابل اين دختر قرار دادند. سرپوش طبق را كنار زد، سر مطهر سيدالشهدا را ديد، سر را برداشت و در آغوش كشيد.
بر پيشانی و لبهای پدر بوسه زد و آه و ناله اش بلندتر شد، گفت: پدر جان چه كسی صورت شما را به خونت رنگين كرد؟ پدر جان چه كسی رگهای گردنت را بريده؟ پدر جان «مَن ذَالَّذي أَيتَمَني علي صِغَرِ سِنِّيِ» چه كسی مرا در كودكی يتيم كرد؟ پدر جان يتيم به چه كسی پناه ببرد تا بزرگ بشود؟ پدر جان كاش خاك را بالش زير سرم قرار می دادم، ولی محاسنت را خضاب شده به خونت نمی ديدم.
دختر خردسال حسين (علیه السلام) آن قدر شيرين زبانی كرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد. همه خيال كردند به خواب رفته. وقتی به سراغ او آمدند، از دنيا رفته بود. شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در همان خرابه مدفون نمودند.
به دخترت زده ای سر فدای سر زدنت فدای آتش داغی كه بر جگر زدنت
چقدر ناله كشيدم دگر نخوان قرآن ولی تو خواندی و با سنگ ای پدر زدنت
به هيچ جای سر تو كه جای سالم نيست ز بس كه هر سر بازار و هر گذر زدنت
خودت بگو سر نيزه چه بر سرت آمد؟ به روی نيزه كه بودی چرا مگر زدنت؟
ميان مجلس و در پيش روی عمه و من برای كشتن ما بوده بيشتر زدنت!
نقل شده از کانال تلگرامی داروخانه معنوی به نشانی Manavi_2@
ماجرای نبش قبر حضرت رقيه (سلام الله علیها) در سال 1242 و جسد مطهر در کمال سلامت
شهادت باب الحوائج دختر سه ساله امام حسین حضرت رقیه (سلام الله علیها) را تسلیت میگوییم.
ملا محمدهاشم خراسانی (ره) حکایت نبش قبر حضرت رقیه (سلام الله علیها) توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آبگرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه (سلام الله علیها) در سال ۱۲۸۰ هجری، را نقل میکند :
جناب آقا سيد ابراهيم دمشقی كه نَسَبش به سيد مرتضی علمالهدی منتهی ميشد بعد از نبش قبر حضرت رقیه (سلام الله علیها)، مدام از شدت گریه و غصه غش میکرد. چون به هوش میآمد، قضیه کبودی را برای مردم تعریف میکرد.
می گفت بدن مطهر ایشان در پارچه سیاهی (چادر یا لباس سیاه) پیچیده و کفن شده بود. بخشی از صورت منور ایشان را دیدم که هنوز از آثار سیلی، کبود و مجروح بود. سپس به همراه شیون ایشان، صدای ضجه و زاری از مردم بر میخواست.
اما حکایت : قبر دچار آب گرفتگی شده بود و علما شیعه درخواست تعمیر قبر مطهر را داشتند. والي به علماء و صلحاء شام از شيعه و سُنی امر كرد كه غسل كنند و لباسهای پاكيزه بپوشند، به دست هر كس قفل ورودی حرم مطهر باز شد، همان كس برود و قبر مقدس او را نبش كند، پيکر را بيرون آورد تا قبر را تعمير كنند.
صلحاء و بزرگان از شيعه و سُنی در كمال آداب غسل كردند و لباس پاكيزه پوشيدند، قفل به دست هيچ كس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سيد، و چون ميان حرم آمدند كلنگ هيچ كدام بر زمين اثر نكرد، مگر به دست سيد ابراهيم.
حرم را قُرق كردند و لحد را شكافتند. ديدند بدن نازنين حضرت رقيه (سلامالله عليها)، ميان لحد و كفن صحيح و سالم است اما آب زيادی ميان لحد جمع شده است.
سيد ابراهیم در قبر رفت، همين كه خشت بالای سر را برداشت ديدند سيد افتاد. زير بغلش را گرفتند، هی میگفت: «ای وای بر من.. وای بر من.. به ما گفته بودند يزيد لعنةالله عليه، زن غساله و كفن فرستاده ولی اکنون فهميدم دروغ بوده، چون دختر با پيراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نميكنم، می ترسم بدن را منتقل كنم و ديگر به عنوان "رقيّه بنت الحسين" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم.
سيد بدن شريف را از ميان لحد بيرون آورد و بر روی زانوی خود نهاد و سه روز بدين گونه بالای زانو خود نگه داشت و گريه میكرد تا اينكه قبر را تعمير كردند.
وقت نماز كه می شد سيد بدن حضرت را بالای جايی پاكيزه می گذاشت، پس از فراغ از نماز برميداشت و بر زانو می نهاد، تا اينكه از تعمير قبر و لحد فارغ شدند، سيد بدن را دفن كرد. و از معجزه آن حضرت اين كه سيد در اين سه روز احتياج به غذا و آب و تجديد وضو پيدا نكرد و چون خواست بدن را دفن كند دعا كرد كه خداوند پسری به او عطا فرمايد. دعای سيد به اجابت رسيد و در سن پيری خداوند پسری به او لطف فرمود که نام او را "سيد مصطفی" گذاشت. آنگاه والی واقعه را به سلطان عبدالحميد عثمانی نوشت؛ او هم توليت زينبيه و مرقد شريف حضرت رقيه و ام كلثوم و سكينه را به سيد ابراهيم واگذار کرد.
اين قضيه در سال 1242 هجری شمسی رخ داده و در کتاب «معالی» هم اين قضيه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است: «فَنزلَ في قبرها و وَضع عليها ثوباً لفَّها فيه و أخْرجها، فإذا هي بنتٌ صغيرةٌ دُونَ البُلوغِ و كانَ متْنُها مجروحةً مِنْ كثرةِ الضَّرب» «آن سيد جليل وارد قبر شد و پارچه ای بر او پيچيد و او را خارج نمود، دختر كوچكی بود كه هنوز به سن بلوغ نرسيده، و پشت شريفش از زيادی ضربات مجروح بود.»
پس از درگذشت سيد ابراهيم، توليت آن مشاهد مشرفه به پسرش سيد مصطفی و بعد از او به فرزندش سيد عباس رسيد.فرزندان سيد ابراهيم دمشقی معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه" هستند.
اين موضوع پيش از اين به صورت روضهخوانی از سوی حجت الاسلام سيد حسين مؤمنی و حجت الاسلام سيد عبدالله فاطمی نيا، در حرم مطهر امام رضا (علیه السلام) خوانده شده و مورد تأييد علما نيز قرار گرفته است.
منابع روایت؛ منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸. اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦. مقتل جامع مقدم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸. تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه ۱۰۳
خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی، راستی که تو ستوده شده و بزرگواری. خداوندا بر محمد و آل محمد برکت نازل فرما، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم برکت نازل فرمودی، به راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.
ترجمه درود بر تو ای بزرگ ما رقيه كه بر تو باد احترام و سلام و عنايات و بركات خداوندگار ما. به تو ادای احترام می كنم ای دخت اميرالمومنين علی بن ابی طالب، در برابر عظمتت تعظيم می نمايم ای دختر فاطمه زهرا كه مادرت بزرگ زنان دو جهان است، تسليم مقام توام ای دختر يادگار خديجه كبری، كه سمت مادری داشت بر مردان و زنان با ايمان. سلام بر تو ای دختر ولی خدا. درود بر تو ای خواهر دوست خدا. سلامتی بر تو ای دخت حسين شهيد . دعا نثارت ای كه هستی راستگو و حاضر در دينت. سلام بر تو ای كه از راهت راضی بودی و خدا از مسيرت خشنود. در برابرت خاضعم ای پرهيزكار و پاكيزهتن، تحيت بر تو ای تزكيه شده برتر، تسليم مقام توام، ای كه بودی در مظالم و با ارزشت همه را تحمل كرده افشا نمودی. صلوات خداوند بر تو و بر روح تو و جسمت. خداوند تبارك و تعالی خانه و زندگی تو را در بهشت قرار داده در كنار پدران و اجداد پاك و گرامی معصومت. درود بر شما به آنچه كه صبر كرديد. پس چه زندگی زيبايی در انتظار شماست. و نيز به فرشتگان پاسدار حرمت كه نگهبان مقامات می باشند كرنش می كنم و در خاتمه با تمام وجود به خاندان معظم رسول خدا محمد (صلی الله عليه و آله و سلم) دعا كرده و الطاف و مراحم الهی را مسئلت می كنم.
امانتی از اهل بیت (علیهم السلام) که در شام به جا ماند
پس از واقعه کربلا و در زمانی که کاروان اسرای کربلا در شام بودند، حضرت رقیه (سلام الله علیها) به خاطر سختیهایی که در این جریان دید و غم فراق پدربزرگوارشان رحلت فرمودند. یزید دستور داد چراغ و تخته غسل را ببرند، و او را با همان پیراهن کهنه اش کفن کردند.
زنان شام ازدحام کردند و در حالی که سیاه پوش شده بودند، برای بدرقه اهل بیت (علیهم السلام) از خانهها بیرون آمدند. صدای ناله و گریه آن ها از هر سو شنیده میشد و با کمال شرمندگی با اهل بیت (علیهم السلام) وداع نمودند، و تا کاروان اهل بیت (علیهم السلام) پیدا بود، مردم شام گریه میکردند.
حضرت زینب (سلام الله علیها) هنگام وداع، ناگاه سر از هودج بیرون آورد و خطاب به مردم شام فرمود: «ای اهل شام، از ما در این خرابه امانتی مانده است؛ جان شما و جان این امانت. هر گاه کنار قبرش بروید (او در این دیار غریب است) آبی بر سر مزارش بپاشید و چراغی در کنار قبرش روشن کنید».
وقتی حضرت زینب (سلام الله علیها) با همراهان به مدینه بازگشتند زن های مدینه برای عرض تسلیت، به حضور زینب (سلام الله علیها) آمدند آن حضرت حوادث جانسوز کربلا و کوفه و شام را برای آنها بیان می کرد و آن ها گریه می کردند، تا اینکه به یاد حضرت رقیه (سلام الله علیها) افتاد و فرمود:
«اما مصیبت وفات رقیه در خرابه شام، کمرم را خم کرد و مویم را سفید نمود.»
زن ها وقتی این سخن را شنیدند، صدایشان با شور و ناله به گریه بلند شد و آن روز به یاد رنجهای جانگداز رقیه (سلام الله علیها) بسیار گریستند.
در کتاب «وقایع الشهور و الأیام» مرحوم آیت الله بیرجندی آمده است که دختر کوچک امام حسین (علیه السلام) روز پنجم ماه صفر سال ۶۱ وفات کرد. چنانکه همین مطلب در کتاب «ریاض القدس» نیز نقل شده است.
در صفحه ۲۴۴ «مهیج الاحزان» از حمید بن مسلم نقل شده که چون حضرت علیاصغر شهید شد... دخترانی از خیمه بیرون دویدند، و خود را بر روی نعش آن طفل شهید انداختند... و آن دختران فاطمه و سکینه و رقیه بودند.
- اين سفره در باورهای مردم، از سفره های بسيار مجرب بوده و برای هر نذر و حاجتی از قبيل شفای بيمار، به سلامت بازگشتن مسافران، خريد خانه، رفتن به زيارت و ... گسترده می شود.
- سفره را می توانند در اماکن متبرکه مانند مساجد، حسينيهها و تکايا و يا در منزل خود نذر کنند. نذر سفره در منزل به اين شرط است که از پاکيزه و طاهر بودن تمام اجزای خانه مطمئن باشند.
- اگر سفره را در اماکن متبرکه بيندازند، سادهتر بوده و تنها نان و خرما بر آن می نهند. ولی اگر در منزل انداخته شود خوراکی های بيشتر و متنوعتری همچون نان، پنير، سبزی، خرما، نقل و نبات، آجيل و ديگر خوراکی ها در آن قرار می دهند. اما بهتر است که اين سفره به صورت محقرانه انداخته شود. معمولا هستههای خرما را درمی آورند، ولی اگر از قبل اين کار را انجام نداده باشند از افرادی که خرما را میخورند، می خواهند که هستهها را برگردانند تا به آب روان بسپارند و زير دست و پا نيندازند.
- معمولا سفره حضرت رقيه را، در سه نوبت و هر نوبت در يک شب جمعه نذر می کنند. اما می گويند در شب دوشنبه نيز انداختن اين سفره خوب است.
گستردن اين سفره در منزل به اين شکل است که:
- خانمهای حاجتمند در اتاقی از خانه که به پاکيزگی آن اطمينان دارند، سفرهای پهن کرده و انواع خوراکی ها از قبيل نان و پنير و سبزی، خرما که هستههای آن را درآورده و به آب روان سپردهاند، نقل، نبات و آجيل که بيشتر شامل کشمش، نخودچی، گردو و توت خشک میباشد را در آن می نهند.
- روی سفره را با پارچهای سياه می پوشانند و تا پايان مراسم سفره آن را بر نمی دارند تا توجه مهمانان به سفره جلب نشود. آنگاه در کنار اين سفره نمادی از يک قبر کوچک را به اين شکل می سازند، که چند آجر يا خشت را روی هم چيده و بر روی آنها شمع روشن می کنند.
- در زمان مشخص شده، روضهخوان خانم يا آقا که از قبل دعوت شده است و نيز ساير مهمانان وارد اتاق ميشوند و دور تا دور سفره می نشينند. زنان حاجتمند با ديدن صحنه قبر کوچک شروع به گريستن می کنند و روضهخوان نيز روضه و شرح مصيبت حضرت رقيه و قساوت و بی رحمی يزيد را می خواند. زنان سر بر آن قبر نهاده و می گريند و او را به روح پدر و جد بزرگوارش سوگند می دهند، که هر چه زودتر مرادشان را برآورده سازد و می گويند، يا حضرت رقيه خاتون، مراد مرا بده.
نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@
ماه صفر دومین ماه قمری است که برای نامگذاری آن دو دلیل ذکر می شود:
نخست این که از صُفْرَة به معنای زردی گرفته شده، زیرا زمان انتخاب نام با فصل پاییز و زرد شدن برگ درختان مقارن بوده است.
دلیل دوم این که از صِفْر به معنای خالی گرفته شده است، چرا که با پایان یافتن ماه های حرام(رجب، ذی القعده، ذی الحجه و محرم) قبایل بار دیگر وارد جنگ می شدند و شهرها خالی می شد.
معروف است که صفر ماهی منحوس است. در چرایی منحوس بودن ماه صفر دلایلی از جمله رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، شهادت امام حسن (علیه السلام) و امام رضا (علیه السلام) در این ماه را ذکر می کنند. همچنین ابتدای ماه صفر با ورود کاروان اسرا به شهر شام مصادف است، و نیز آغاز جنگ صفین در نخستین روز صفر بوده است.
در برخی از روایات اسلامی آمده است که مسلمانان از انجام کارهای مهم در ماه صفر، پرهیز و برای دفع آفات و بلایای این ماه بسیار صدقه دهند. به همین دلیل مسلمانان از این ماه به عنوان ماهی نحس و بد یمن یاد می کنند، چرا که در این ماه وحی قطع می شود. حضرت علی (علیه السلام) در این مورد فرموده است: با رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) چیزی قطع شد که با فوت هیچ احدی قطع نشد.
اول ماه صفر اعمال مشترک اول هر ماه در ابتدای ماه صفر نیز قابل توجه است از جمله:
دعا در زمان دیدن هلال خواندن دعای هلال وارد شده است. حداقل آن است که سه مرتبه بگوید: اللّهُ اَکْبَر و سه مرتبه لا إلهَ الَّا الْلّه و سپس بگوید: اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی أذْهَبَ شَهْرَ کَذا وَ جاءَ بِشَهْرِ کَذا.
بهترین دعای زمان رؤیت هلال، دعای چهل و سوم صحیفه سجادیه است.
قرآن خواندن هفت مرتبه سوره «حمد».
روزه از اموری که بر آن تأکید شده، سه روز روزه گرفتن در هر ماه است. مرحوم علامه مجلسی در زادالمعاد می گوید: مطابق مشهور، این سه روز، پنجشنبه اول ماه و پنجشنبه آخر ماه و چهارشنبه اول از دهه وسط ماه است.
نماز شب اول ماه: دو رکعت نماز بجا آورد، به این نحو که: در هر رکعت پس از سوره حمد سوره انعام را بخواند سپس از خداوند متعال بخواهد که او را از هر ترسی و هر دردی ایمن گرداند.
روز اول ماه: خواندن نماز اول ماه که آن دو رکعت است، در رکعت اول بعد از حمد سی مرتبه سوره توحید و در رکعت دوم بعد از حمد سی مرتبه سوره قدر بخواند و بعد از نماز صدقه ای در راه خدا بدهد،هر کس چنین کند، سلامت خود را در آن ماه از خداوند متعال گرفته است.
اعمال مستحبی ماه صفر درباره اعمال مستحبی که در ماه صفر ذکر شده، اهم آن ها خواندن دعا، تلاوت قرآن، اقامه نماز و روزه داری است.
- دعای ویژه ماه صفر نیز از محدث بزرگ مرحوم «فیض کاشانی» نقل شده که مستحب است هر روز 10 مرتبه قرائت شود:
یا شَدیدَ الْقُوی وَیا شَدیدَ الْمِحالِ یا عَزیزُ یا عَزیزُ یا عَزیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنی شَرَّ خَلْقِکَ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ وَصَلَّی اللّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ.
منبع: مفاتیح الجنان
نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@
خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی، راستی که تو ستوده شده و بزرگواری. خداوندا بر محمد و آل محمد برکت نازل فرما، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم برکت نازل فرمودی، به راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.
پرسش 1: سنديت دعای عکاشه، حزب البحر، چهل کليد، هفت هيکل، شش قفل و نظاير آن چگونه است؟ اثرات و خواص آن معتبر است؟ خواصی که برای آيات و سوره های قرآن بيان می شود معتبر است؟ کتابها و منابعی که در اين خصوص نگاشته شده اند قابل اعتماد و معتبر هستند؟ شرح : سنديت دعای عکاشه، حزب البحر، چهل کليد، هفت هيکل ، شش قفل و نظاير آن چگونه است؟ اثرات و خواص آن معتبر است؟
پاسخ: پرسشگر گرامی با سلام و تشکر از ارتباطتان با مرکز ملی پاسخگويی به سوالات دينی.
1- عکاشه : دعايی به اين نام در منابع روایی و کتاب های ادعيه از معصومين روايت نشده و در هيچ کتابی دعایی بدين نام نيافتيم تا در مورد صحت و قوت و ضعف و آثار و فوايد آن سخن بگوييم. 2- حزب البحر : در روايات اسلامی ما، راجع به اين دعا اشاره ای نشده است؛ بلکه طرفداران سحر و جادو بر اساس بيان يک عارف نمای عارف مسلک، به نام شاذلی، آن را ساخته و در اينترنت پخش نموده اند و اين، مورد تأييد ما نيست. بهتر است حضرت عالی برای رفع مشکلات و بر آورده شدن حاجات و...، به دعاهای معروف موجود در مفاتيح الجنان حاج شيخ عباس قمی مراجعه نماييد و از دعاهای ساختگی و سفارشی چنين افرادی، به طور جدی پرهيز نماييد. 3- چهل کليد: اين دعا هم سند ندارد و در منابع روایی معتبر چنين دعایی نيست. خواص عجيب و غریبی که به آن نسبت داده اند، هيچ مبنا و اساسی ندارد. اين دعا در اينترنت به وفور يافت می شود، ولی در هيچ سايت و وبلاگی برای آن سند ذکر نشده و ظاهرا از ساخته های خناسان است تا بدين وسيله کم کم دين و اعتقاد مردم را سست جلوه دهند. خوب است از دعاهای معتبر و دعاهای مفاتيح الجنان و صحيفه سجاديه و دعاهایی که سند معتبر داشته و به تاييد عالمان حديث شناس رسيده، استفاده فرماييد. 4- شش قفل: چنين دعایی در منابع معتبر نيامده است و صرفا در برخی از منابع دسته چندم بيان شده كه قابل استناد و اعتبار نيستند. و خواصی هم که برايش می آورند کاملا ساختگی است. 5- هفت هيکل: اين دعا هم در منابع معتبر نيامده است و صرفا در اينترنت آمده است كه قابل استناد و اعتبار نيستند و خواصی هم که برايش آوردند کاملا ساختگی است. متاسفانه جهت استفاده فرقه های انحرافی ساخته شده است و چيزهای عجيب و غريبی برايش نوشته اند. در کل تمام دعاهايی که شما به آن اشاره کردید هيچ سند و اعتباری ندارند و بيشتر جهت منافع شخصی و سرگرم کردن کردن مردم و دور شدن از دعاهای اصيل نگاشته اند. لذا سعی کنيد به دعاهای اصيل و معتبر مراجعه کنيد.
پرسش 2: خواصی که برای آيات و سوره های قرآن بيان می شود معتبر است؟ کتابها و منابعی که در اين خصوص نگاشته شده اند قابل اعتماد و معتبر هستند؟ پاسخ:
در کتب تفسيری شيعه، روايات زيادی در مورد فضيلت سوره های قرآن، خصوصاً قبل از بيان تفسير هر سوره، بيان شده است. نظر مشهور دانشمندان علوم قرآنی در مورد اعتبار اين گونه روايات اين است که برخی (نه همه) سند صحيحی ندارند؛ ولی اگر کسی براي رجا، يعنی قصد ثواب به روايات عمل کند، به او ثواب می رسد. گفته اند كه اسناد همه روايات، روی هم رفته، چندان قابل اعتماد نيست. (1) همچنين ثواب زيادی که برای اعمال در روايات آمده، از باب تفضل الهی است. چنين نيست که هر کس سوره ای را خواند، حتماً به خواص و آثار آن برسد. اما ثوابها و فضايلی که براي برخی عبادات، اذکار و ادعيه و خاصه قرائت سوره های قرآن در مفاتيح الجنان يا تفاسير و يا ساير کتب و روايات ذکر شده، ناظر به عباداتی است که به شکل اکمل و اتم انجام گيرد و آداب و شرايط آن محقق گردد. بنابراين، مقصود از رواياتی که آثار خاصی را برای برخی از اعمال از جمله قرائت بعضی از سوره ها ذکر کرده اند، اين نيست که فلان عمل «علت تامه» آن اثر است؛ بلکه مقصود، اقتضای اثر است. ولی اگر مانعی بر سر راه آن قرار گيرد، توان تأثير را نخواهد داشت. آيت الله مکارم شيرازی در اين زمينه می گويند: اين فضيلت ها برای کسانی نيست که تنها الفاظ آن را بخوانند و مفاهيم آن را فراموش کنند. اما در مورد نمونه هايی که بيان کرديد، فضيلت ها برای سوره های نامبرده در تفاسير معتبر نيامده است؛ مثلاً در مورد سوره نور آمده: از آن جا که در اين سوره سفارش های بسيار در مورد رعايت عفت و پاکدامنی توسط عموم مؤمنان و خصوصاً زنان صورت گرفته، در روايات نسبت به آموزش و قرائت اين سوره توسط زنان، تأکيد بسيار آمده است. (2) در اين زمينه نمی شود کتاب خاصی را تأييد يا تکذيب کرد. البته صحت يا عدم صحت خواصی که برای قرآن ذکر کرده اند، کاری به اصل وجودی قرآن ندارد و ثواب واقعی سر جای خودش وجود دارد و نيز رتبه سفارشات اهل بيت نسبت به تلاوت و قرائت قرآن پايين نمی آيد. شما در اين زمينه می توانيد به کتاب «تفسير مجمع البيان» علامه طبرسی يا «تفسير نمونه» آيت الله مکارم در آغاز سوره ها مراجعه نماييد.
پی نوشت ها: 1. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج 9، ص 297، ناشر دار الكتب الإسلامية، چاپ تهران، سال 1374 ش، نوبت اول. 2. قرائتی، محسن، تفسير نور، مرکز فرهنگی درس هايی از قرآن، تهران، 1383 ش، چاپ يازدهم، ج 8، ص 141.
پرسش 3: به غير از مفاتيح الجنان و زادالمعاد آيا منبع معتبر ديگری مبتنی بر احاديث و روايات صحيح در باب ادعيه و اذکار نافع و سريع الاجابه وجود دارد؟ لطفا راهنمايی بفرماييد؟
پاسخ:
دعا نيز مانند اذکار، آداب مخصوص به خود را دارد. اگر چه خدا را به هر زبان و درهر زمان می توان ياد کرد و نيازهای روحی و معنوی و مادی خود را از او درخواست کرد، اما بهترين خواسته ها، دعاهايی هستند که از ائمه معصومين ذکر شده اند. البته بسته به اثر دعا و نيز نوع نيازی که داريم، دعای مخصوصی توصيه شده است. کتب ادعيه ما پر از دعاهای مأثوره است و برای هر زمانی، دعای ويژه ای گفته شده است؛ مثلاً در ماه مبارک رجب، دعاهای ماه مبارک رجب مناسبترین محسوب می شود. لازم است بدانيد هر دعايی را در زمان خودش می توان به قصد ورود خواند؛ ولی در غير زمان خودش، بايد به قصد ثواب و رجا خواند. خلاصه پاسخ ما اين است که بهترين دعاها، دعاهايی است که از ائمه معصومين نقل شده و در کتاب های معتبر دعا ذکر شدهاند. بنابراين، خوب است از دعاهای مستندی که در منابع معروف و معتبر آمده، استفاده نماييد، مانند کتاب های ذيل: مفاتيح الجنان، مصباح المتهجد (شيخ طوسی)، مصباح (كفعمی)، بلد الامين (كفعمی)، مهج الدعوات (سيد بن طاووس)، صحيفه سجاديه، مفاتيح نوين (آيت الله مكارم)، المراقبات (ميرزا جواد ملكی تبريزی)، زاد المعاد، جمال الاسبوع (سيد بن طاووس) و ... . البته خواندن دعاهايی كه مضمون خوبی دارند، اگرچه دارای سند قوی نباشند، به قصد رجا و به اميد مطلوبيت، اشكال ندارد.
نقل شده از سایت مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی به نشانی زیر
ممکن است از اینکه در زمان حسین (علیه السلام) و در کربلا نبوده ای افسوس بخوری و با خودت بگویی من کجا و حسین کجا؟ من کجا و عباس کجا؟ البته شکی نیست که امام حسین (علیه السلام) بی بدیل است و مثل و مانندی ندارد. ابوالفضل (علیه السلام) نظیری نداشته و ندارد، ولی این را بدان که حسینی بودن غیرممکن نیست. در این تردیدی نیست که می توان مثل یاران حسین بود و با حسین و یارانش همراه شد. چگونه؟! در قرآن کریم سوره احزاب می خوانیم :
منَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا... از مؤمنان مردانی هستند که به پیمانی که با خدا بسته بودند وفا کردند، بعضی بر سر پیمان خویش جان باختند و بعضی چشم به راهند و هیچ پیمان خود دگرگون نکرده اند.
در زیارت وارث می خوانیم : یا لَیتَنی کنتُ مَعَکم فَأفُوزَ فَوزا عَظیما...ای حسین! ای کاش با تو بودم و به فوزی عظیم نائل می شدم ...
در زیارت عاشورا می خوانیم:
فأسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَكَ وَاَکْرَمَنى بِكَ اَنْ يَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِكَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ: پس مى خواهم از آن خدایی که گرامى داشت مقام تو را و گرامى داشت مرا بخاطر تو که روزيم کند خونخواهى تو را در رکاب آن امام يارى شده از خاندان محمد صلى اللّه عليه و آله... ... وَ اَنْ يَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمامٍ هُدىً ظاهِرٍ ناطِقٍ [بِالْحَقِّ] مِنْكُمْ و از او می خواهم که برساند مرا به مقام پسنديده شما در پيش خدا و روزيم کند خونخواهى شما را با امام راهنماى آشكار گوياى [به حق] که از شما (خاندان ) است...
همچنین در روز عاشورا شیعیان اینگونه به یکدیگر تسلیت می گویند: عظَمَ اللهُ اُجُورَنا بِمُصابِنا بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ وَجَعَلَنا وَاِيّاكُمْ مِنَ الطّالِبينَ بِثارِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الاِْمامِ الْمَهْدِيِّ(عج):خداوند متعال اجرها و ثواب های عزادار بودن ما را برای امام حسين عليه السلام زياد گردانده و ما و شما را در ركاب حضرت امام مهدی قائم آل محمد (عج الله تعالی فرجه الشریف) از طلب كنندگان خون آن جناب قرار دهد...
در بخش دیگری از زیارت عاشورا می خوانیم: اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْياىَ مَحْيا مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَمَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ خدايا قرار ده زندگيم را زندگى محمد و آل محمد و مرگم را مرگ محمد و آل محمد...
پس نتیجه می گیریم که اگر بخواهیم با حسین و یاران حسین باشیم باید زندگیمان زندگی حسینی بشود، باید تلاش کنیم مثل حسین و حسین پسند زندگی کنیم. راه و روش کار هم این است: پرهیز از محرمات و عمل به فرائض و واجبات ... اگر چنین شود دیگر حسینی خواهی شد و اگر چه حسین و کربلا را درک نکرده ای ولی باز هم حسینی خواهی بود و این لیاقت را پیدا خواهی کرد که امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) را درک کنی و در رکاب او باشی. زیرا در دعای عهد می خوانیم:
اللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لا أَحُولُ عَنْهَا وَ لا أَزُولُ أَبَدا اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضَاءِ حَوَائِجِهِ وَ الْمُحَامِينَ عَنْهُ وَ السَّابِقِينَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ. خدایا مرا، از یاران و مددکاران و دفاع کنندگان از امام مهدی (ع) قرار ده، و از شتابندگان به سویش، در برآوردن خواسته هایش، و اطاعت کنندگان اَوامرش، و مدافعان حضرتش، و پیشو گیرندگان به جانب خواسته اش، و کشته شدگان در پیشگاهش.
نقل شده از کانال تلگرامی دین و علم به نشانی din_va_elm@
سلام بر تو اى اباعبداللّه و بر جان هایى که به درگاهت فرود آمدند، از جانب من سلام خدا بر تو باد همیشه تا هستم و تا شب و روز باقى است و خدا زیارت شما را آخرین زیارت از سوى من قرار ندهد
وبلاگی با مطالب و نکات گوناگون اعم از خانه داری،روانشناسی،آشپزی،مذهبی،تغذیه و بهداشت و سلامت و...سعی می کنیم مطالب و نکات مفید و کاربردی بیان بشه با ذکر منبع یا نقل قول از سایت،وبلاگ و کانالی از پیام رسان ها.ان شاءالله مفید واقع بشه و مارو هم دعا کنید.اَللًهُمًَ صَلًِ عَلی مُحَمًَدٍ وَ آلِ مُحَمًَدٍ وَ عَجًِل فَرَجَهُم وَاحشُرنا مَعَهُم وَالعَن اَعدائَهُم(خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و تعجیل فرما در فرجشان و ما را با آنان محشور فرما و بر دشمنانشان لعنت فرست).اَلْحَمْدُ للهِ عَلَی کُـلِّ نِعْمَةٍ وَ أَسـأَلُ اللهَ مِـنْ کُـلِّ خَـیْـرٍ وَ أَعُـــوذُ بِـاللهِ مِنْ کُلِّ شَــرٍّ وَ أَسْــتَغْــفِرُ اللهَ مِنْ کُـلِّ ذَنْـبٍ