ورلد بوک وبلاگی با مطالب جالب و کاربردی برای زندگی بهتر

ورلد بوک وبلاگی با مطالب جالب و کاربردی برای زندگی بهتر

امام علی(ع) : آدم عاقل کسی است که حتی یک نَفَس از عُمر خود را در چیزی که برایش سودی ندارد به هَدَر نمی دهد.هر روزی که بگذرد قسمتی از وجود تو را با خود میبرد

چطور والدین مقتدری باشیم؟

22:01 1400/10/14 - یوری بویکا

روانشناس گفت: یکی از ویژگی‌های والدین موفق این بوده است که پدر و مادری جدی، با محبت، منطقی و در عین حال مقتدر بوده‌اند. اقتدار بسیار مهم است و به معنای قلدری و داد و فریاد کردن نیست بلکه صاحب استراتژی بودن و هوشمند بودن است.

سیما فردوسی روانشناس در برنامه صبح پارسی شبکه جام جم، گفت: خواسته هر پدر و مادری این است که چطور فرزند را تربیت کنند که خوب درس بخواند، رفتار خوبی داشته باشد و خوب ارتباط برقرار کند. برای رسیدن به این آرزو ساز و کارهایی لازم بوده که مستلزم وسیله و روش درست است.

وی تصریح کرد: به طور کلی در تربیت فرزند باید آموزش‌های مستقیم کلامی را فراموش نکنیم. برای یاد دادن به فرزندمان باید در خانواده جلسه بگذاریم و بسیاری از نکات تربیتی را با کلام مستقیم به فرزندمان آموزش دهیم.

این روانشناس اضافه کرد: اما این موضوع به تنهایی هم کافی نیست بلکه باید با الگوها همراه کنیم. والدین الگوهای نخستین، اولیه و پایدار برای فرزندان هستند. کودکان به واسطه مشاهده کردن یاد می‌گیرند که این یادگیری ناخودآگاه صورت می‌گیرد و از والدین الگوبرداری می‌کنند.

فردوسی افزود: رفتارهای ما به صورت ناخودآگاه وارد درون فرزند ما می‌شود که به آن درون فکنی می‌گویند و ارزش‌های درونی فرزند ما را تشکیل می‌دهد که به نوعی در وجود او نهادینه می‌شود.

وی تصریح کرد:به طوری که حتی اگر از رفتار ما شاکی بوده باشد اما در موقعیت دیگری همان رفتار را نشان می‌دهد که به آن همانند سازی می‌گویند. البته در سنین بزرگتر هم با قرار گیری در محیط‌های مختلف از دیگر افراد چیزهایی را می‌آموزند اما در بحث همانندسازی فقط از پدر و مادر بوده و از شخص دیگری همانندسازی نمی‌کنند.

فردوسی اظهار داشت: فرهنگی که کودک در آن جا بزرگ می‌شود را نمی توانیم تاثیرش بر روی فرزند را نادیده بگیریم اما خانواده می‌توانند فرهنگ خود را در خانواده زنده نگهدارند.

این روانشناس متذکر شد: آداب و رسوم و آیین‌ها عناصر فرهنگی ما را تشکیل می‌دهند و این عناصر فرهنگی هویت فرهنگی و ملی ما را تشکیل می‌دهند و نباید خانواده‌ها به خاطر زندگی در خارج از کشور به فرهنگ و هویت خود بی توجه باشند.

فردوسی خاطرنشان کرد: اگر خانواده برای نگهداشتن این آیین‌ها و مراسم‌ها ارزش قائل شود باعث اعتماد به نفس برای افراد شده و آن اعتماد به نفس باعث کمال و رشد شخصیت او می‌شود.

وی در خصوص تاثیر پذیری فرزندان ایرانیان مقیم خارج از کشور از فرهنگ محل سکونتشان، عنوان کرد: نمی‌توانیم صد درصد بگوییم که فرزند هیچ فرهنگی از فرهنگ بیگانه را دریافت نکند اما اگر والدین به صورت منطقی فلسفه باورها و فرهنگ خود را برای فرزند توضیح دهند می‌توانند این باورها را در او هم نهادینه کنند.

این روانشناس ابراز داشت: کسی که با منطق آن باور را بپذیرد در برابر باورهای مقابل آن مصون می‌شود. این روزها به بچه‌ها بومیان دیجیتالی گفته می‌شود و در عصر دیجیتال نمی‌توان به فرزند گفت که هر چه من می‌گویم را باور کن چون تا بوده همین بوده، بلکه باید با منطق دلیل یک موضوع را برای فرزند تبیین کرد.

فردوسی بیان کرد: یکی از ویژگی‌های والدین موفق این بوده است که پدر و مادری جدی، با محبت، منطقی و در عین حال مقتدر بوده‌اند. اقتدار بسیار مهم است و به معنای قلدری و داد و فریاد کردن نیست بلکه صاحب استراتژی بودن و روشمند بودن است تا فرزند بفهمد والدین او در مواقع مختلف در برابر رفتار او استراتژی خواهند داشت.

وی گفت:جدی بودن یعنی اینکه حرف خودشان را عوض نکنند و مخالف حرف خودشان عمل نکنند یا اینکه خانواده مورب نباشند که پدر یک چیزی بگوید و مادر چیز دیگری که در این شرایط فرزند میان ارزش‌هایش گیج می‌شود.

فردوسی تصریح کرد: خانواده مورب به دو صورت است که در حالت اول پدر حرف مادر را و یا بالعکس نقض می‌کنند و حالت دیگر این است که یکی از والدین حرفی را به عنوان ارزش به فرزندشان می‌گویند.

وی ابراز داشت:چندی بعد خودشان حرف خودشان را نقض می‌کنند که تولید یک سردرگمی و بلاتکلیفی ایجاد می‌کند که باعث اضطراب شدید کودک می‌شود.

این روانشناس درباره تطابق اخلاق پدر و مادر در تربیت فرزند، تصریح کرد: همه اخلاق‌های پدر و مادر نباید همسان باشد بلکه شیوه تربیت فرزند مهم است. پدر و مادر باید برای شیوه تربیت فرزند باهم به یک تفاهم برسند و از طریق گفت‌وگو کردن با یکدیگر به این تفاهم برسند.

فردوسی افزود: باید حرف‌ها و روش هایمان برای تربیت فرزند مستند باشد و وقتی به آن منشا مراجعه کنیم و از اشخاص متخصص کمک بگیریم می‌توانیم در این زمینه به تفاهم برسیم. برای تربیت فرزند باید به روز و مطابق با وضعیت فعلی جامعه عمل کنیم.

منبع: خبرگزاری فارس

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.

اَللهُمَّ بَارِک عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.


خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی، راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.
خداوندا بر محمد و آل محمد برکت نازل فرما، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم برکت نازل فرمودی، به راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.

آخرین سخنان هر انسان بزرگی در آخرین لحظات زندگی خاکی، قطعا چکیده تجربیات عمر او خواهد بود. طبیعی است که هر انسان خردمندی در آن لحظات، عمیق‌ترین و ارزشمندترین یافته‌های خود را برای عزیزانش به ارث می‌گذارد.

حال اگر این آخرین گفتار، کلام امام معصوم و آن هم امیرالمومنین(علیه السلام) باشد که دوست و دشمن بر بی‌نظیربودن ایاشن در علم و عمل و دیانت معترفتند؛ اهمیت و اعتبار آن کلام روشنتر می‌شود.
امیرالمومنین در نامه ۴۷ نهج‌البلاغه پس از آنکه به دست ابن‌ ملجم ملعون ضربت خرده‌اند در وصیتشان به امام حسن و امام حسین علیهماالسلام می‌فرمایند: شما و فرزندان و خاندانم و هر که را نوشته‌ام به او می‌رسد، به تقوای الهی، نظم در کارها و اصلاح میان مسلمانان وصیت می‌کنم.

قبل از آنکه به محتوای نامه بپردازیم توجه به این نکته مهم است که وصیت حضرت، تنها خطاب به فرزندان بزرگوارشان نیست بلکه هرکس این نامه به او می‌رسد مخاطب ایشان است. بنابراین، توصیه و سفارشِ امیرالمومنین عمومیت دارد و نسخه‌ای همگانی است برای امت اسلام و هر انسان آزاده‌ای که سخنان آن حضرت را می‌خواند.

توصیه به رعایت تقوا و نظم
امام علی علیه‌السلام وصیت خود را توصیه به تقوای الهی آغاز می‌کند و چند سطر بعد مجددا به نظم و تقوا در کنار هم توصیه می‌کند. تقوا در لغت، از ماده «وقی» به معنای قراردادن خویش در پناهگاه است و در اصطلاح شرع، به معنای خویشتن‌داری در برابر گناه که این معنا نیز شاید دور از معنای لغوی آن نباشد چرا که دوری از گناه جز قرار دادن خویشتن در پناهگاه امن نیست! و نظم، یعنی هر چیزی را در جای حقیقی خود قرار دادن، بر مقتضای عقل و بدون اختلاف در ترتیب.
به نظر می‌رسد به این ترتیب تقوا و نظم دارای رابطه‌ای نزدیک هستند و بر همدیگر اثرگذارند. شاید سفارش به تقوا و نظم توامان، به این معنا باشد که نظم مطلوب باید از تقوا سرچشمه گرفته و همسو با آن باشد. از طرفی دیگر اگر نظم در امور انجام دادن آنها در وقت خود و نظم در اشیاء قراردادن آنها در جای خود باشد، نظم در روح و شخصیت آدمی نیز به نوعی با تقوا معنا می‌شود، به نحوی که در زندگی توأم با تقواست که روح و شخصیت فرد در جایگاه حقیقی خود قرار می‌گیرد.
 
وجود تقوا آثار مختلفی را در زندگی انسان به جا می‌گذارد که از آن جمله می‌توان به انسان‌سازی اشاره کرد. همانطور که امیر مومنان(علیه السلام) می‌فرماید: «تقوا یک خصلت روحی و یک تربیت معنوی است که در پرتو آن جان انسان ساخته و پرداخته می‌شود.» همچنین طبیعی است که فرد با تقوا از آنجا که بار مسئولیت وظایف شرعی را عهده‌دار می‌شود و سختی‌های این راه را برای خود هموار می‌کند بنابراین مسئولیت‌پذیری با شخصیت او عجین می‌شود. همچنین مولای متقیان علی(علیه السلام) می‌فرماید: «ای بندگان خدا بدانید که تقوا دژی مستحکم و غیرقابل نفوذ است.» تقوا شاخه‌های مختلفی دارد مانند تقوای مالی، تقوای جنسی، اخلاقی، سیاسی و طبیعی است انسان با تقوا، در تمام این ابعاد جانب تقوا را رعایت می‌کند.

البته نظم نیز ابعاد گسترده‌ای دارد. از نظم در خلقت عالم و جریانات حوادثش تا مصادیق آن در زندگی خصوصی و شخصی فرد، رفتار و گفتار او و نظم در نظام اجتماعی. امام صادق(علیه السلام) در معنای نظم می‌فرماید: «نظم؛ تدبیر، حکمت، اندازه‌گیری و هماهنگی در اشیایی است که عقل را به حیرت وا می‌دارد.»و امام رضا(علیه السلام) نیز می‌فرماید: «اختلال که به هم خوردگی نظم است، نمی‌گذارد که اعصاب وظیفه خود را طبیعی و کامل انجام دهد، افکاری که از مغز آلوده و اعصاب غیرمنظم پدید می‌آید، آلوده و غیرمنظم است.»

بر اساس کلام معصومین مشخص است که نه تنها نظم و تقوا لازم و ملزوم یکدیگر هستند، بلکه این دو نقش جدی و موثری برای موفقیت انسان در زندگی ایفا می‌کنند. وقتی کسی در زندگی شخصی خود منظم نباشد در انجام امور دنیوی با اختلال روبرو می‌شود و بالطبع در عمل به فرایض و تکالیف دینی نیز شانه خالی می‌کند. در مقابل، انسان منظم، می‌تواند زندگی و امور خود را مدیریت کرده در نظم و ثبات اجتماع نیز موثر باشد. امام باقر(علیه السلام) می‌فرماید: «من کسی را که در امور دنیوی کسل، تنبل و سس باشد دوست ندارم، و کسی که در امور دنیوی کسل و سست باشد، در امور اخروی سست‌تر خواهد بود.»

اثرات نظم در کنار تاثیراتی که تقوا در سبک زندگی انسان می‌گذارد، می‌تواند شخصیت او را به نحوی شکل دهد که در عرصه‌های مختلف زندگی شخصی، اجتماعی و دینی عملکردی صحیح و موفق داشته باشد.

هر ویژگی که در کودکی کسب می‌شود همچون اثری که بر سنگ حکاکی شده باشد در شخصیت او ماندگار می‌شود.  اثرگذارترین و نزدیک‌ترین مربی برای هر کودک والدین او و بویژه مادر است، که مسلما مدیر فضای خانه نیز هست. مادری که خود را به سلاح تقوا و نظم مجهز می‌کند در واقع با تیری دو نشان را هدف قرار می‌دهد: نخست آنکه به مدد این دو ابزار قدرتمند، مدیریت امور خانه و فرزندان را به نحو احسنت پیش می‌برد و دوم، با اقدام عملی بهترین آموزش را برای آینده فرزندانش به آنها ارزانی می‌دارد. به این ترتیب، فرزندان کاملا سیستماتیک در بستر مدیریت مناسب مادر، آرامش امروز و موفقیت فردایشان را کسب می‌کنند.

منبع: شبکه الکوثر

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَالعَن اَعدَائَهُم اَجمَعین ​​​​​​​