ورلد بوک وبلاگی با مطالب جالب و کاربردی برای زندگی بهتر

ورلد بوک وبلاگی با مطالب جالب و کاربردی برای زندگی بهتر

امام علی(ع) : آدم عاقل کسی است که حتی یک نَفَس از عُمر خود را در چیزی که برایش سودی ندارد به هَدَر نمی دهد.هر روزی که بگذرد قسمتی از وجود تو را با خود میبرد

چند ویژگی منحصر به فرد امام حسین علیه السلام


- تنها امامی که شش ماهه به دنیا آمدند

- تنها امامی که از هیچ بانویی شیر نخوردند و تغذیه ایشان تنها توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) صورت گرفته است

- تنها امامی که روز ولادتشان،پدر و مادر و جد و نزدیکانشان برای ایشان گریه کردند

- تنها امامی که در معرکه جنگ به شهادت رسیدند

- تنها امامی که در دعای توسل از ایشان به عنوان (ایّها الشهید) یاد شده با اینکه همه ائمه ما شهید شده اند.

- تنها امامی که در زمان حیات خود پدر دو شهید شدند( علی اکبر علیه السلام و علی اصغر علیه السلام )

- تنها امامی که اربعین و زیارت اربعین دارند

- تنها امامی که قبر مطهرشان بیش از ده بار توسط ظالمان خراب شد تا اثری از آن باقی نمانَد!! اما همچنان پابرجاست

- تنها امامی که بدون غسل و کفن دفن شدند

- تنها امامی که سر مبارکش از بدن جدا شد.

- تنها امامی که تشنه لب با هزاران زخم تیر و نیزه و شمشیر و سنگ بر بدن به شهادت رسیدند

- تنها امامی که بعد از شهادتش، خانواده اش اسیر شدند.

- تنها امامی که پدر و مادر و 9 نسلش معصوم بودند.

- تنها امامی ک تولدش در ماهی است ک هیچ شهادتی در آن نیست و شهادتش در ماهی است که هیچ تولدی درآن نیست

- تنها امامی که خوردن خاک قبرش اشکال ندارد

- تنها امامی که دعا تحت قبه ایشان به اجابت می رسد

- تنها امامی که امام زمان شبانه روز حداقل دو مرتبه  بر او گریه می کند!

- تنها امامی که سرعت و وسعت کشتی نجاتش از سایر امامان بیشتر است

- تنها امامی که یک در بهشت به نام اوست: باب الحسین
خدایا به خون امام حسین علیه السلام قسمت میدهم هر کس این متن را خواند غم دلش رو رفع کن و حاجات خیرش را برآورده کن. آمین


به تو از دور سلام

السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ

سلام بر تو اى اباعبداللّه و بر جان هایى که به درگاهت فرود آمدند، از جانب من سلام خدا بر تو باد همیشه تا هستم و تا شب و روز باقى است و خدا زیارت شما را آخرین زیارت از سوى من قرار ندهد

اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ

سلام بر حسین

وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ

و بر على بن الحسین

وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ

و بر فرزندان حسین

وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن

و بر یاران حسین

نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@

https://mamosalmanim.ir

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

امام حسین علیه‌السلام و آرزوی بسیار زیبای شهید

 
ابوریاض یکی از افسرای عراقی می‌گوید: 
توی جبهه جنوب مشغول نبرد با ایران بودیم که دژبانی من رو خواست و خبر کشته شدن پسرم رو بهم داد.
خیلی ناراحت شدم، رفتم سردخانه، کارت و پلاکش رو تحویل گرفتم.
اونا رو چک کردم، دیدم درسته
رفتم جسدش رو ببینم کفن رو کنار زدم، با تعجب توأم با خوشحالی گفتم:
اشتباه شده، اشتباه شده،
این فرزند من نیست!
افسر ارشدی که مأمور تحویل جسد بود گفت: این چه حرفیه میزنی؟
کارت و پلاک رو قبلا چک کردیم و صحت اونها بررسی شده
هر چی گفتم باور نکردند.
کم کم نگران شدم با مقاومتم مشکلی برام پیش بیاد. 
من رو مجبور کردند که جسد را به بغداد انتقال بدم و دفنش کنم.
به ناچار جسد رو برداشتم و به سمت بغداد حرکت کردم تا توی قبرستان شهرمون به خاک بسپارم.
اما وقتی به کربلا رسیدم، تصمیم گرفتم زحمت ادامه راه رو به خودم ندهم و اون جوون رو توی کربلا دفن کنم.
چهره آرام و زیبای آن جوان که نمی‌دانستم کدام خانواده انتظار او را می‌کشید، دلم را آتش زد. 
خونین و پر از زخم، اما آرام و با شکوه آرمیده بود. او را در کربلا دفن کردم، فاتحه‌ای برایش خواندم و رفتم.
سالها از آن قضیه گذشت.
بعد از جنگ فهمیدم پسرم زنده است!
اسیر شده بود و بعد از مدتی با اُسرا آزاد شد، به محض بازگشتش، ازش پرسیدم:
چرا کارت و پلاکت رو به دیگری سپردی؟
پسرم گفت: من رو یه جوون بسیجی ایرانی اسیر کرد. با اصرار ازم خواست که کارت و پلاکم رو بهش بدم حتی حاضر شد بهم پول هم بده.
 وقتی بهش دادم، اصرار کرد که راضی باشم.
بهش گفتم در صورتی راضی‌ام که بگی برای چی میخوای
اون بسیجی گفت:
من دو یا سه ساعت دیگه شهید می‌شم.
قراره توی کربلا در جوار مولا و اربابم حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام دفن بشم،
می‌خوام با این کار مطمئن بشم که تا روز قیامت توی حریم بزرگترین عشقم خواهم آرمید...
 
شهید آرزو می‌کند کنار اربابش حسین علیه‌السلام دفن بشه،
اونوقت جاده آرزوهای ما ختم میشه به پول، ماشین، خونه، معشوقه زمینی، گناه و ...

خدایا! ما رو ببخش که مثل شهداء بین آرزوهامون، جایی برای تو باز نکردیم...

منبع: کتاب حکایت فرزندان فاطمه۱،صفحه۵۴

نقل شده از کانال تلگرامی درمان با آیه های نورالــہــے به نشانی shamimerezvan@

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.

اَللهُمَّ بَارِک عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.


خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی، راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.
خداوندا بر محمد و آل محمد برکت نازل فرما، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم برکت نازل فرمودی، به راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.

 خدا و خرما

21:31 1400/10/10 - یوری بویکا

فوق العاده تأمل بر انگیز! 

 خدا و خرما

در حادثه کربلا با سه‌ نمونه شخصیت روبرو می‌شویم.

اول: امام حسین علیه السلام
حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور و ناحق بشود.
تا آخر می‌‌ایستد.خودش و فرزندانش کشته می‌شوند.
هزینه انتخابش را می‌‌دهد و به چیزی که نمی‌خواهد تن‌ نمی‌‌دهد.
از آب می‌گذرد، از آبرو نه‌
                             
دوم: یزید بن معاویه (لعن الله)
همه را تسلیم می‌خواهد.
مخالف را تحمل نمی‌‌کند.
سرِ حرفش می‌‌ایستد.
نوه‌ پیغمبر و اهل بیتش را سر میبُرد و به اسارت میبرد
بی‌ آبرویی را به جان میخرد و به چیزی که می‌‌خواهد میرسد
                            
سوم: عمرِ سعد
به روایتِ تاریخ تا روز 8 محرم در تردید است.
هم خدا را می‌خواهد هم خرما،
هم دنیا را می‌خواهد هم آخرت.
هم می‌خواهد حسین را راضی‌ کند هم یزید را.
هم اماراتِ ری را می‌خواهد، هم احترامِ مردم را.
نه‌ حاضر است از قدرت بگذرد، نه‌ از خوشنامی.
 هم آب می‌خواهد هم آبرو.

دستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی‌ است که به هیچکدام از چیزهایی که می‌خواهد نمی‌‌رسد.
نه سهمی از قدرت می‌‌برد نه‌ از خوشنامی
چون که بعد از بودن سر دوراهی .....راه نادرست رو انتخاب کرد

ما آدمهایِ معمولی‌ راستش نه جرات و ارادهِ امام حسین صلوات الله علیه شدن را داریم،
نه قدرت و حماقت یزید شدن را،
اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هست!
من بیش از همه از عمر سعد شدن میترسم
زکات علم ، آموختن است

نقل شده از کانال تلگرامی کربلا به نشانی karballa_ir@

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

نمی خواهم که آغازگر جنگ باشم 

01:41 1400/10/09 - یوری بویکا

نمی خواهم که آغازگر جنگ باشم 

پیش از آغاز نبرد، امام حسین علیه‌السلام دستور دادند تا درون خندقی که اطراف خیمه ها حفر کرده بودند، آتش روشن کنند تا دشمن نتواند از اطراف هجوم آورد.
 
"شمر بن ذی الجوشن" نزدیک آمد و به امام حسین گفت:
گویا برای ورود به آتش جهنم عجله داری!!
امام حسین پاسخ دادند :
تو برای ورود در آتش ، شایسته‌تری !

"مسلم بن عوسجه" که ناظر بود، به امام حسین گفت: 
ای فرزند رسول الله! اجازه می دهید این فاسق ستمگر را با تیر بزنم؟ او در تیر‌رس من است و تیرم به خطا نمیرود.

امام حسین علیه السلام فرمودند: 
او را نزن! من دوست ندارم که آغازگر جنگ باشم!

تاریخ طبری، جلد ۵ ، صفحه ۴۲۳

نقل شده از کانال تلگرامی کربلا به نشانی karballa_ir@

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَالعَن اَعدَائَهُم اَجمَعین