ورلد بوک وبلاگی با مطالب جالب و کاربردی برای زندگی بهتر

ورلد بوک وبلاگی با مطالب جالب و کاربردی برای زندگی بهتر

امام علی(ع) : آدم عاقل کسی است که حتی یک نَفَس از عُمر خود را در چیزی که برایش سودی ندارد به هَدَر نمی دهد.هر روزی که بگذرد قسمتی از وجود تو را با خود میبرد

در مشکلات مختلف،باید به کدام یک از معصومین علیه السلام متوسل بشویم؟


مرحوم علامه مجلسی نقل میکند:

فردی به نام "ابوالوفای شیرازی" در زمان حکومت ابی علی الیاس زندانی و تهدید به قتل شد.

ایشان متوسل به حضرات اهل بیت علیه السلام میشود.

شب در عالم رؤیا، حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله را زیارت میکند. حضرت میفرمایند:

در حوائج دنیوی به من متوسل نشو،
به دخت گرامی ام متوسل نشو،
به حسن و حسین علیه السلام هم متوسل نشو،
بلکه در امور بلند و معنوی به این ها متوسل شو.

از امام باقر و امام صادق علیه السلام آخرت را بخواهید،
از امام زین العابدین علیه السلام، دفع شرّ سلاطین و شیاطین را بخواهید،
از امام موسی بن جعفر علیه السلام عافیت را بطلبید،
اگر در مسافرت به مشکل برخورد کردید به امام رضا علیه السلام استغاثه کنید.

آنگاه فرمودند:

ولی اگر کارد به استخوان رسید و شمشیر به گردنت رسید، یوسف زهرای اطهر فرزندم را صدا بزن و بگو:
یا صاحبَ الزَّمان اَنا مُستَغیثٌ بکَ
یا بگو:
الغَوثَ اَدرِکنی.
"مهدی جان؛من به تو پناهنده شدم. به فریادم برس؛
یا غوث حقیقی؛ به فریادم برس..."

ابوالوفا میگوید:
من این جملات را در عالم رؤیا گفتم و از خواب پریدم.

یک وقت دیدم مامورین ابی علی الیاس آمدند و ما را پیش او بردند.
وی گفت:
به چه کسی متوسل شدی؟
گفتم:
به منجی عالم بشریت، مصلح حقیقی،به فریاد درماندگان و بیچارگان!

سپس معلوم شد در خواب به ابی علی الیاس گفته بودند:
اگر دوست ما را رها نکنی نابودت میکنیم و حکومتت را بهم میریزیم...

بعد مبلغی پول و هدایا به ابوالوفا داد و آزادش کرد.

نکته: اهل بیت علیهم السلام خودشان تقسیم کار فرموده اند،این یک تقسیم کار در عرصه هستی است،
اختلاف در شأن و مقام و منزلت نیست و در مرتبه نورانیت و حقیقت هیچ اختلافی نیست

بحارالانوار،جلد 53 ،ص67

نقل شده از کانال تلگرامی عالم پس از مرگ به نشانی Pas_As_Marg@

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.

اَللهُمَّ بَارِک عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.


خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی، راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.
خداوندا بر محمد و آل محمد برکت نازل فرما، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم برکت نازل فرمودی، به راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.

در مشکلات مختلف،باید به کدام یک از معصومین علیه السلام متوسل بشویم؟


مرحوم علامه مجلسی نقل میکند:

فردی به نام "ابوالوفای شیرازی" در زمان حکومت ابی علی الیاس زندانی و تهدید به قتل شد.

ایشان متوسل به حضرات اهل بیت علیه السلام میشود.

شب در عالم رؤیا، حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله را زیارت میکند. حضرت میفرمایند:

در حوائج دنیوی به من متوسل نشو،
به دخت گرامی ام متوسل نشو،
به حسن و حسین علیه السلام هم متوسل نشو،
بلکه در امور بلند و معنوی به این ها متوسل شو.

از امام باقر و امام صادق علیه السلام آخرت را بخواهید،
از امام زین العابدین علیه السلام، دفع شرّ سلاطین و شیاطین را بخواهید،
از امام موسی بن جعفر علیه السلام عافیت را بطلبید،
اگر در مسافرت به مشکل برخورد کردید به امام رضا علیه السلام استغاثه کنید.

آنگاه فرمودند:

ولی اگر کارد به استخوان رسید و شمشیر به گردنت رسید، یوسف زهرای اطهر فرزندم را صدا بزن و بگو:
یا صاحبَ الزَّمان اَنا مُستَغیثٌ بکَ
یا بگو:
الغَوثَ اَدرِکنی.
"مهدی جان؛من به تو پناهنده شدم. به فریادم برس؛
یا غوث حقیقی؛ به فریادم برس..."

ابوالوفا میگوید:
من این جملات را در عالم رؤیا گفتم و از خواب پریدم.

یک وقت دیدم مامورین ابی علی الیاس آمدند و ما را پیش او بردند.
وی گفت:
به چه کسی متوسل شدی؟
گفتم:
به منجی عالم بشریت، مصلح حقیقی،به فریاد درماندگان و بیچارگان!

سپس معلوم شد در خواب به ابی علی الیاس گفته بودند:
اگر دوست ما را رها نکنی نابودت میکنیم و حکومتت را بهم میریزیم...

بعد مبلغی پول و هدایا به ابوالوفا داد و آزادش کرد.

نکته: اهل بیت علیهم السلام خودشان تقسیم کار فرموده اند،این یک تقسیم کار در عرصه هستی است،
اختلاف در شأن و مقام و منزلت نیست و در مرتبه نورانیت و حقیقت هیچ اختلافی نیست

بحارالانوار،جلد 53 ،ص67

نقل شده از کانال تلگرامی عالم پس از مرگ به نشانی Pas_As_Marg@

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.

اَللهُمَّ بَارِک عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.


خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی، راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.
خداوندا بر محمد و آل محمد برکت نازل فرما، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم برکت نازل فرمودی، به راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.

ملاقات با امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)

علامه مجلسی (ره) از قول پدرش نقل می كند كه می گفت:
در زمان ما شخص صالح و مؤمنی به نام امير اسحق استرآبادی (ره) بود كه چهل بار پياده به مكه رفته بود، و بين مردم مشهور شده بود كه او طی الارض دارد ، يعنی چندين فرسخ را در يك لحظه طی می كرده ، در يكی از سال ها او به اصفهان آمد. من باخبر شدم و به ديدارش رفتم. پس از احوالپرسی از وی پرسيدم:
- آيا شما طی الارض داريد؟ در بين ما چنين شهرت يافته است؟
در جواب گفت:
در يكی از سالها با كاروان حج به زيارت خانه خدا می رفتم به محلی رسيديم، كه آنجا با مكه هفت يا نه منزل (بيش از پنجاه فرسخ) راه بود. من به علتی از كاروان عقب مانده و كم كم به طور كلی از آن جدا شدم. و جاده اصلی را گم كرده حيران و سرگردان بودم.
تشنگی چنان بر من غالب شد كه از زندگی مأيوس گشتم. چند بار فرياد زدم:
- يا اباصالح! يا اباصالح! (امام زمان)! ما را به جاده هدايت فرما!
ناگاه شبحی از دور ديدم و به فكر فرو رفتم! پس از مدت كوتاهی آن شبح در كنارم حاضر شد. ديدم جوانی گندم گون و زيبا است كه لباس تميزی به تن كرده و سيمای بزرگان را دارد. بر شتری سوار بود و ظرف آبی همراه خود داشت. به او سلام كردم، جواب سلام مرا داد و پرسيد:
- تشنه هستی؟
- آری!
ظرف آب را به من داد و از آن آب نوشيدم. سپس گفت:
- می خواهی به كاروان برسی؟
مرا بر پشت سر خود سوار شتر كرد و به جانب مكه حركت كرديم. عادت من اين بود كه هر روز دعای حرز يمانی را می خواندم. مشغول خواندن آن دعا شدم. در بعضی از جمله ها آن شخص ايراد می گرفت و می گفت:
چنين بخوان!
چيزی نگذشت كه از من پرسيد:
- اينجا را می شناسی؟
نگاه كردم، ديدم در مكه هستم.
امر كردند:
- پياده شو!
وقتی پياده شدم، او بازگشت و از نظرم ناپديد شد. در اين وقت فهميدم كه او حضرت قائم (عج الله تعلی فرجه الشریف) بوده است.
از فراق او و از اينكه او را نشناختم متأسف شدم. بعد از گذشت هفت روز، كاروان ما به مكه رسيد.
افراد كاروان، چون از زنده ماندن من مأيوس شده بودند، يكباره مرا در مكه ديدند و از اين رو، بين مردم مشهور شدم كه من (طی الارض) دارم.
علامه مجلسی (ره) در پايان اظهار می كند كه پدرم گفت:
دعای حرز يمانی را نزد وی خواندم و آن را تصحيح كردم، شكر خدا كه او به من اجازه نقل و تصحيح آن را داد. 


بحارالانوار، ج 52، ص 175

الـلَّـهُـمَّ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکَ ألْـفَـرَج

نقل شده از کانال تلگرامی عالم پس از مرگ به نشانی Pas_As_Marg@

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَالعَن اَعدَائَهُم اَجمَعین