ورلد بوک وبلاگی با مطالب جالب و کاربردی برای زندگی بهتر

ورلد بوک وبلاگی با مطالب جالب و کاربردی برای زندگی بهتر

امام علی(ع) : آدم عاقل کسی است که حتی یک نَفَس از عُمر خود را در چیزی که برایش سودی ندارد به هَدَر نمی دهد.هر روزی که بگذرد قسمتی از وجود تو را با خود میبرد

✅ *یه داستان زیبا از بحارالانوار* 


⏪امام صادق علیه‌السلام به معتب مسئول خرج خانه خود فرمود:
معتب اجناس در حال گران شدن است، ما امسال در خانه چه مقدار خوراکی داریم؟

معتب: عرض کردم:
به قدری که چندین ماه را کفایت کند گندم ذخیره داریم.

 امام صادق علیه‌السلام فرمود: آنها را به بازار ببر و در اختیار مردم بگذار و بفروش!

معتب: یابن رسول الله! گندم در مدینه نایاب است، اگر اینها را بفروشیم دیگر خریدن گندم برای ما میسر نخواهد شد.

امام: سخن همین است که گفتم، همه گندم ها را در اختیار مردم بگذار و بفروش!

معتب می گوید:
پس از آنکه گندم ها را فروختم و نتیجه را به امام اطلاع دادم حضرت فرمود:

- بعد از این، نان خانه مرا روز به روز از بازار بخر؛ نان خانه من از این پس، باید نیمی از گندم و نیمی از جو باشد و نباید با نانی که در حال حاضر توده مردم مصرف می کنند، تفاوت داشته باشد.
من، بحمدالله، توانایی دارم که تا آخر سال خانه خود را با نان گندم به بهترین وجهی اداره کنم، *ولی این کار را نمی کنم تا در پیشگاه الهی اقتصاد و محاسبه در زندگی را رعایت کرده باشم.* 

📔منبع: بحار، ج ۴۷، ۵۹

برسد به دست محتکران و آن هایی که زیادتر از مصرف می‌خرند و در منزل انبار می‌کنند و آن هایی که در روز قحطی فقط به فکر شکم خود هستند!!!_🌿

نقل شده از کانال تلگرامی داروخانه معنوی به نشانی Manavi_2@

امام صادق (عليه‌السلام) فرمودند:
حسود سه نشانه دارد: غايب را غيبت، حاضر را چاپلوسى، و گرفتار را شماتت مى‌كند.

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ

خداوندا به مقدار علمِ بی پایانت بر فاطمه و پدرش و شوهرش و فرزندانش و رازی که در او قرار داده شده، صلوات و درود بفرست

 گذر پوست به دباغخانه می افتد

19:22 1400/10/03 - یوری بویکا

 گذر پوست به دباغخانه می افتد

"هشام بن اسماعیل" والی اُمویان در مدینه بود. او آزار بسیاری به مردم، مخصوصاً امام سجاد علیه‌السلام می‌رساند.

سرانجام ، به دلیل اعتراض فراوان مردم، "هشام" عزل شد و به خاطر ظلم‌های فراوان او، دستور دادند تا هشام را در وسط شهر ببندند تا دیگران هر طور می‌خواهند از او انتقام بگیرند.

مردم نیز یکی یکی می‌آمدند و انتقام می‌گرفتند.

هشام می گفت: 
"بیش از همه از علی‌ بن‌ حسین وحشت دارم، زیرا به سبب آزارهایی که به او رساندم و لعن و نفرینی که نثار جد او علی‌ بن‌ ابیطالب میکردم، انتقامش سخت خواهد بود."

روزی که امام سجاد علیه السلام "هشام" را در آن وضعیت دیدند به همراهان فرمودند: 
"مرام ما بر این نیست که به افتاده لگد بزنیم و از دشمن خود انتقام بگیریم."

هنگامی که امام سجاد عليه السلام به طرف هشام‌ بن‌ اسماعیل میرفتند، رنگ در چهره هشام باقی نماند، ولی بر خلاف انتظار وی، امام سجاد با صدای بلند، سلام نمودند و با او دست دادند و به او فرمودند: 
"اگر کمکی از من ساخته است، حاضرم کمک کنم." 

هشام فریاد زد :
{اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ}
{خداوند می داند که رسالت خویش را در کجا قرار دهد.}

بعد از این رفتار امام سجاد (علیه السلام)، مردم مدینه نیز انتقام گرفتن از هشام را متوقف کردند.

منابع

تاریخ طبری ، جلد ۶ ، صفحه ۵۲۶ .
شرح الأخبار،  جلد ۳ ، صفحه ۲۶۰ .

【 اللّهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】

نقل شده از کانال تلگرامی منتظران ظهور به نشانی montazeran313313@

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.

اَللهُمَّ بَارِک عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.


خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی، راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.
خداوندا بر محمد و آل محمد برکت نازل فرما، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم برکت نازل فرمودی، به راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.

راوی گـــــویــد؛

روزی با رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) به طرف کوههای مدینه می رفتیم ، داخل بیابانی شدیم ، آن حضرت به من اشاره فرمودند ، نزدیک حضرت شدم.
حضرت ، پرنده کوری را بمن نشان دادند که در میان شاخه درختی بود و منقارش را به هم می زد.

حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) فرمود :
متوجه می شوی که این پرنده چه می گوید؟
گفتم : نه ، یا رسول اللّه!
حضرت فرمودند می گوید :

《اللّهُمَّ اَنْتَ الْعَدْلُ الَّذی لا یَجُورُ ، حَجَبْتَ عَنّی بَصَری وَ قَدْ جِعْتُ فَاطْعِمْنی》
خدایا تو عادل هستی و ظلم نمی کنی ، چشم من کور است من گرسنه شده ام پس مرا طعام بده.

در این لحظه ملخی آمد و وارد دهان او شد ، و آن پرنده دهانش را بست.

 حضرت فرمودند :
می فهمی چه می گوید؟
گفتم : نه ، یا رسول اللّه !
حضرت فرمودند می گوید :

《مَنْ تَوَکّلَ عَلَی اللّهِ کَفاهُ وَ مَن ذَکَرَهُ لا یَنْساه》کسی که بر خدا توکل کند خداوند متعال او را کفایت فرماید و کسی که خدا را یاد کند ، خداوند او را فراموش نمی کند. 

مفاتیح الحاجات ، ص 97

نقل شده از کانال تلگرامی عالم پس از مرگ به نشانی Pas_As_Marg@

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَالعَن اَعدَائَهُم اَجمَعین